به گزارش الفباخبربه نقل اقتصادنیوز،تریتا پارسی، معاون اجرایی موسسه کوئینسی، به بهانه اتفاقات مذکور با انتشار یادداشتی در با عنوان «بایدن اعلام کرد دیپلماسی بازگشت! سپس شروع به بمباران کرد» تلاش کرده با هشدار به دولت بایدن نسبت به رویهای که در قبال مسئله بازگشت به توافق هستهای در پیش گرفته، پیامدهای مخاطرهآمیز آن را برای امنیت ملی ایالات متحده بررسی کند.
دیپلماسی بازگشته است! این جملهای بود که جو بایدن هفته گذشته در طی کنفرانس امنیتی مونیخ اعلام کرد. اما ظاهراً بمباران کردن سوریه نیز بازگشته است. بایدن تنها یک ماه است که رئیسجمهور شده، اما او پیشاپیش سفارش اولین کارزار بمباران خود را داده بود (چهار ماه طول کشید تا ترامپ چنین کاری را انجام دهد). هدف، تأسیساتی در شرق سوریه متعلق به شبه نظامیان مورد حمایت ایران بود که در تلافی حملات موشکی علیه نیروهای آمریکایی در عراق در اوایل ماه جاری، مورد اصابت بمبهای آمریکایی قرار گرفتند.
ظاهرا بایدن با این کار قصد داشت سیگنالی برای ایران بفرستد که در صورت دستور حمله به سربازان آمریکایی برای فشار به واشینگتن برای بازگشت به توافق هستهای، هزینه سنگینی را باید بپردازد. اما بایدن با بمباران سوریه ثابت کرد چگونه با عدم بازگشت مجدد به توافق هستهای، امنیت ملی آمریکا را به خطر میاندازد: برنامه هستهای ایران همچنان به پیش میرود و آمریکا و ایران به یک رویارویی نظامی نزدیک و نزدیکتر میشوند. بایدن این استدلال ها را از بر است. همین چند ماه پیش خود او همین استدلالها را علیه دونالد ترامپ به کار برد. مقامات ارشد دولت او طی سالهای اخیر استراتژی فشار حداکثری ترامپ را بارها به شدت مورد انتقاد قرار دادهاند.
این حرکت باعث میشود که گامهای او در همین ماه اول برای ایران بیشتر گیجکننده باشد. در حالی که قصد بایدن برای بازگشت به برجام غیرقابل تردید به نظر می رسد، اما باید در نظر داشت نیت خوب و استراتژی خوب یکی نیستند. به نظر میرسد بایدن بیش از این که در حال بازگرداندن دیپلماسی باشد، در حال سقوط به ورطه الگوهای قدیمی است: الگویی که در آن برندهها به دشواری باهوشند و در آن دیپلماسی صرفا یک شعار به شمار میآید و سیاست متمرکز بر زورگویی است و نه یک بدهبستان واقعی.
البته معدودی تصور داشتند که احیای برجام امری بیچالش باشد. ضمن اینکه عدم در اولویت قرارگرفتن مسئله ایران ممکن است صرفاً به دلیل انبوه بحرانهای داخلی و بینالمللی باشد که بایدن را مجبور میکند که با انرژی کمتری خود را در آن درگیر کند. با این حال، این شرایط دولت بایدن را نسبت به انجام بسیاری از اقدامات غیرضروری و حتی زیانباری که از زمان تصدی دولت در مورد برجام مرتکب شده، تبرئه نمیکند.
نخست، دولت به شکل غیرضروری تصمیم به ایجاد یک نزاع عمومی در مورد این مسئله کرد که آیا ایران باید اولین قدم را به سمت احیای برجام بردارد یا ایالات متحده. مقامات دولت بایدن به جای همکاری با شرکای اروپایی برای طراحی برنامهای که امکان حرکت همزمان هر دو طرف را فراهم کند و به این ترتیب، از درگیری بر سر جزئیات تقویم زمانی اجتناب شود، بارها به طور علنی خواستار این شد که ایران اولین قدم را بردارد -حتی اگر آمریکا این توافق را ترک کرده باشد.
این راه درستی نیست. وندی شرمن، مذاکره کننده ارشد در دوره باراک اوباما و گزینه بایدن برای معاونت وزیر امور خارجه، در سپتامبر 2019 هم همین حرف را زده بود. شرمن گفته بود شوکه خواهد شد اگر ایران موافقت کند تا در جلسهای حضور یابد که کاهش تحریمها موضوع آن نباشد. به گفته او راه های زیادی وجود دارد تا منافع همه برآورده شود و همگی از این مخمصه نجات یابند. شرمن در آن زمان درست میگفت و در حال حاضر هم همین حقیقت وجود دارد.
انتهای پیام