آمارها نشان میدهد به ازای تولید سالانه حداکثر ۱/۵ میلیون خودرو ۱۲۰ هزار شغل مستقیم و ۲۵۰ هزار شغل غیر مستقیم ( بخش قطعه سازی ) در اين صنعت ايجاد شده است ، جمعاً حدود ٤٠٠ هزار شغل .
صنعت خودروسازي امريكا با اشتغال مستقيم ٢٠٠ هزار نَفَر سالانه ١٢ ميليون خودرو توليد ميكند . بنابراين با معيارهاي جهاني بر مبنای يك تناسب ساده با ١٢٠ هزار نَفَر بايد سالانه ۷/۲ میلیون خودرو تولید شود و این یعنی که بهره وری نیروی انسانی ما در این بخش ۵ برابر از استاندارد جهانی کمتر است .
تلفات جاده ای ناشی از سه عامل ، خطای انسانی ، جاده نامناسب و ایمن نبودن خودروها است ، با وجود خودروهای ایمن منطقاً تلفات ناشی از دو عامل دیگر می بایست کاهش زیادی داشته باشد . آمار تلفات جاده ای سالانه ما بطور متوسط ۲۰ هزار کشته و بیش از ۳۰۰ هزار مجروح و معلول با آسیب دیدگی بالاست . اگر به تسامح سهم ايمن نبودن خودروها را یک سوم کل تلفات بگیریم ، سهم خودروها ۷۵۰۰ کشته و ۱۰۰هزار معلول و مجروح است ( در سالهاي اخير وضعيت جاده ها و سختگيري پليس بهبود زيادي پيدا كرده ) . اگر هزينه مادي یک کشته را حداقل ۱/۵ میلیارد و هر معلول و مجروح شدید را ۱۰۰ میلیون تومان را در نظر بگیریم ، جمعاً بیش از ۲۱ هزار میلیارد تومان خسارت وارد میشود .
مصرف روزانه بنزین کشور ۱۰۰ میلیون لیتر است ، اگر فقط ۲۰٪ این مقدار ناشی از کیفیت پایین خودروهای تولید داخل باشد روزانه بیش از ۲۰ میلیون لیتر هدر رفت سوخت است ، اگر قیمت جهانی بنزین را حداقل یک دلار براي هر ليتر حساب کنیم روزانه ۲۰ میلیون دلار ، سالانه معادل ۸۰ هزار میلیارد تومان تلفات سوخت وجود دارد .
اگر بصور متوسط حقوق و مزایای افراد شاغل در صنعت خودرو را ماهانه ۵ میلیون تومان و کل افراد شاغل در این بخش را ۴۰۰ هزار نفر فرض کنیم ، کل حقوق سالانه آنها ۲۴ هزار میلیارد تومان میشود . یعنی اگر همه افراد شاغل در این صنعت در خانه خود بمانند و حقوق آنها تماماً پرداخت شود با پرداخت فقط یک چهارم خسارات وارده این بخش از دو عامل تصادفات و تلفات انسانی همه هزینه عدم اشتغال این بخش پرداخت ميشود .
اگر صنعت خودروی ما داخلی و متکی به مواد اولیه تولید داخل است ، چرا به محض سه برابر شدن قيمّت ارز ، قیمت خودروهای داخلی هم دقیقاً نعل به نعل ۳ برابر میشود ؟ چرا مدیران خودروسازها به وقت دفاع از تولید داخلی مدعی میشوند ارزبری خودروی داخلی حداکثر ۱۰٪ قیمت آن است اما به وقت فروش ۱۰۰٪ قیمت آن عملاً بر مبنای دلار آزاد تعیین میشود ؟ و عجيب اينجاست كه با اينحال همچنان خودروسازهاي اصلي ما (ايران خودرو و سايپا) زيانده هستند . واقعيت اين است كه صنعت خودروسازي ما علي رغم ظاهر داخلي بودن آن مستقیم و غیر مستقیم صنعتي بشدت ارزبر است ، تا آنجا که بسياري از خودروهاي بظاهر توليد داخل صرفاً حاصل مونتاژ كاری هستند .
با احتساب قيمّت جهاني ١٢ هزار دلاری خودروهاي خارجی در كلاس خودروهائی مثل ، پرايد ، سمند و پژو ٤٠٥ و غيره كه ٩٠٪ توليد ما از اين نوع خودروهاست ، هزينه واردات ١/۵ میلیون خودرو ۱۸ میلیارد دلار است .
حال که سالانه حداقل۱۰۰ هزار میلیارد تومان معادل ۹ میلیارد دلار فقط بابت سوخت بالا و تلفات انسانی این صنعت خسارت به اقتصاد ملی وارد میشود و اگر خسارات دیگر این صنعت مثل ، نارضایتی شدید مردم ، آلودگی محیط زیست ، اتلاف ده ها میلیون ساعت وقت مردم و هزاران میلیارد تومان هزینه تعمیرات مکرر ، هزینه های اجتماعی تلفات انسانی ، هزینه فساد شرکتهای دولتی و خصولتی خودرو ساز و غیره را محاسبه کنیم چه بسا که خسارات بیش از کل هزینه ۱۸ میلیارد دلاری واردات باشد .
داستان صنعت خودروي ما حكايت خوردن توأمان چوب و پياز است که نه اشتغال کم هزینه ای دارد و نه کیفت و ایمنی درخوری که موجب رضایت مردم شود و نه عمق واقعی ساخت داخل که موجب وابستگی شدید ارزی نشود . نگارنده به هیچ وجه با تولید خودرو در داخل مخالف نیست ، اما قطعاً ادامه رویه فعلی بجز هدر دادن جان و مال مردم نتیجه ای در بر ندارد .
حتماً عده ای از خوانندگان محترم ادعاي نگارنده را با اين استدلال كه نكات و مسائلي در این موضوع ناديده گرفته شده قبول نداشته باشند ، بي صبرانه منتظر ارشادات مخالفان ياداشت هستم .
انتهای پیام