به گزارش الفباخبر ، نوآوری در صنعت بیمه کشور به تکرار طرحها و استفاده از ابزارها محدود شده و کمتر نوآوری که بتوان نیازهای حال و آینده بیمهگذاران را پوشش دهد، دیده میشود و سوال اینجاست که برنامه مجید بهزادپور و همکاراناش در برج بیمه برای کاهش شکاف دیجیتالی در صنعت بیمه چیست؟ آیا مطالبه احسان خاندوزی به عنوان وزیر اقتصاد مبنی بر تحقق بیمه دیجیتال در حوزه اجرا، جدی گرفته شده یا نه؟
به گزارش دنیای بیمه، در مراسم معارفه مجید بهزادپور، به عنوان رئیس کل بیمه مرکزی، احسان خاندوزی وزیر اقتصاد حرکت در راستای تحقق بیمه دیجیتال در حوزه “اجرا” را دارای اهمیت بسیار زیاد توصیف کرد که تأثیر آن بر شاخص های صنعت بیمه روشن است اما با این وجود، متأسفانه، تا کنون دارای سرعت مطلوبی نبوده است. او در عین حال این را هم گفته بود که البته گاهی مواقع، تکنولوژی، خود را بر ما تحمیل کرده است اما ما نباید این را به پای برنامهریزیهای آگاهانه خودمان بنویسیم و تأکید من این است که باید بسیار سریعتر از گذشته در این مسیر حرکت کنیم. یک مطالبه جدی وزیر اقتصاد، اتصال صنعت بیمه به سامانههای اطلاعاتی کشور بود چرا که به گفته خاندوزی، عدم اتصال به سامانه های اطلاعاتی کشور، بسیار برای صنعت بیمه کشور زیانبار است و این در حالی است که اگر اراده جدی برای استفاده از این ظرفیت های اطلاعات اقتصادی در کشور، وجود داشته باشد، تحقق آن کاملاً در دسترس خواهد بود.
برگزاری پویش سهشنبههای نوآوری در صنعت بیمه به پیشنهاد و ابتکار علی بنیادی، نائینی، معاون طرح و برنامه بیمه مرکزی با حمایت مجید بهزادپور در سال گذشته یک نقطه عطف برای رصد وضعیت موجود و آسیبشناسی نوآوری در این صنعت بود که گذشته از حاشیهها، میتواند یک نقطه عطف برای حرکت به سمت جلو قلمداد شود.
شاید یکی از ضعفها و پاشنه آشیلهای سه شنبههای نوآورانه در صنعت بیمه را بتوان فقدان یک پیوست رسانهای در جهت انعکاس چالشها و فرصتها و تعامل سازنده، موثر و مستمر بین رسانههای تخصصی و روزنامهنگاران فعال صنعت بیمه با بازیگران عصر نوآوری در صنعت بیمه دانست که باعث شد این نشستها تنها به انعکاس یک رویداد محدود شود و فرآیندمحور نباشد. اگرچه حضور رسانهها در این سه شنبهها هم یک فرصت بود که میتوان آن را به یک فرآیند تبدیل کرد.
اصلیترین سوال اما اینجاست که بین آنچه در ذهن سیاستگذار یعنی بیمه مرکزی و در سطح بالاتر وزارت اقتصاد و دارایی با نیاز شرکتهای بیمهگر و نقشی که بازیگران جدید یعنی شرکتهای فناوری و نوآور میتوانند داشته باشند، یک تصویر مشترک و شفاف از چشمانداز آینده به دست میدهد؟
سوال دیگر این است که آنچه در صنعت بیمه تحت عنوان نوآوری در سال گذشته ارائه شد، ناشی از همان اعتراف وزیر اقتصاد نبود که گفته بود: گاهی مواقع، تکنولوژی، خود را بر ما تحمیل کرده است اما ما نباید این را به پای برنامهریزیهای آگاهانه خودمان بنویسیم!
یک چالش و ایراد جدی شاید به نوع تفکر حاکم بر وزارت اقتصاد و بیمه مرکزی بر میگردد که نوآوری و پرکردن شکاف دیجیتال را در امضای تفاهمنامهها با نهادهایی از جنس دولت جستجو میکند حال آنکه انتظار میرود راه برای ورود بازیگران جدید باز شود و به بهانه نظارت و یا حفظ رقابت به شکل سنتی، مسیر را نبندند و پیش و بیش از آنکه دنبال بخشنامهها، دستورالعملها و یا ابزارها و سامانهها باشد، بهتر است که در مقام ناظر و داور، اجازه شکوفایی استعدادها و سرمایهگذاریها را بدهد.
بهزادپور و همکاراناش در بیمه مرکزی فرصت زیادی برای پر کردن شکاف دیجیتالی در صنعت بیمه را ندارد و یک انتظار این است که مطالبهگر باشند و پشت دیوار بلند بوروکراسی دولتی برای آنلاین شدن و دیجیتالی شدن صنعت بیمه و اتصال به سامانهها جهت بهبود دسترسی به خدمات و محصولات صنعت بیمه، کاهش هزینه بیمهگری و … متوقف نمانند.
سیستم ها و سامانهها و ابزارها باید در خدمت ایدهها و نوآوریها باشند نه اینکه بخواهند آنها را محدود به تفکر سنتی بیمهگری کنند. موازیکاری در این صنعت به ویژه با شایبه نگاه انتفاعی بیمه مرکزی در این مسیر هم قابل دفاع نیست. پس چه باید کرد؟
بیمه مرکزی ابتدا باید جایگاه خود را در این فرآیند مشخص کند و اجازه دهد تا یک گفتگوی فراگیر با مشارکت بازیگران جدید شکل بگیرد و کپیبرداری از آنچه در قالب نوآوری در صنعت بانکداری رخ داده هم کفایت نمیکند. بگذارید با یک مثال داستان را بازخوانی کنیم.
وقتی شرکت شاپرک تشکیل شد، امیدها به جهش نوآوری و انقلاب دیجیتالی در صنعت بانکداری الکترونیک فوران کرد و بعدها همین شرکت به گونهای به ابزاری علیه خلاقیت و نوآوری تبدیل شود و عملا به جای اینکه شاپرک به بهبود وضعیت کمک کند، تحت تاثیر سیاستها و برنامههایی قرار گرفت که بانک مرکزی دنبال آن بود و نتیجه اینکه دیگر انگیزهای برای سرمایهگذاری در صنعت پرداخت کشور وجود ندارد و این صنعت به تدریج در حال فرسوده شدن است.
حال فرض کنید که بیمه مرکزی هم دنبال چنین ایدهای و تکرار آن در صنعت بیمه باشد و بخواهد در قالب سامانهها و … در مقام یک بازیگر پنهان اما در نقش ناظر ایفای مسئولیت کند، بدیهی است که انگیزهای برای سرمایهگذاری وجود نخواهد داشت.
نمونههای مشابه زیادی وجود دارد اما بیمه مرکزی میتواند در نوآوری و حمایت از سرمایهگذاریها متمایز و جسورانهتر عمل کند و با فاصله گرفتن از حاشیهها و حاکم کردن نگاه آیندهنگر، زمین بازی را به نفع کل صنعت بیمه و البته بیمهگذاران و سهامداران تغییر دهد چرا که تاخیر جایز نیست.
اگر بهزادپور و هیات عامل بیمه مرکزی قائل به شکاف دیجیتالی در صنعت بیمه هستند و عزمشان برای کم کردن این شکاف جدی است؛ لازم است چند تصمیم مهم را اتخاذ کنند. از جمله:
انتهای پیام