* آقای بنویدی لطفاً در ابتدا ریسکهای اصلی بیمهگری اشاره کنید ریسک بازار در میان ریسکهای بیمهگری دارای چه جایگاه و اهمیتی است؟ و وضع موجود از این منظر چگونه است؟
بنویدی: بر اساس آییننامه 69 توانگری مصوب شورای عالی بیمه چهار ریسک برای شرکتهای بیمه تعریف شده است، ریسک اول، ریسک حاصل از عملیات بیمهگری است. ریسک دوم، ریسکهای بازار است که بر اثر سرمایهگذاری شرکتهای بیمه ایجاد میشود، ریسک سوم، ریسک سوم ریسک اعتباری است که از بابت مطالبات شرکتهای بیمه از طرفهای تجاری در حسابها منظور شده و ریسک چهارم، ریسک نقدینگی شرکت بیمه است که میزان هر کدام با توجه به میزان ریسکنمایشان Expruser محاسبه میشوند و در نهایت عددی به دست میآید که جذر آن RBC Risk Base Capital)) یا میزان ریسکی است که شرکت باید در مقابل آن حتماً دارایی کافی داشته باشد را شکل میدهند.
ریسک بیمهگری، مربوط به عملیات صدور شرکتهای بیمه و عمدهترین ریسک است. ریسک بازار، نیز از بخش درآمد اصلی شرکت بیمه که همان سرمایهگذاری است، ناشی میشود؛ مشخصاً شرکتهای بیمه دو منبع اصلی درآمد دارند؛ درآمد حاصل از عملیات بیمهگری و درآمد سرمایهگذاری. درآمد سرمایهگذاری منبع اصلی سودسازی شرکت بیمه است که حاصل درآمد منابع سرمایهگذاری شده است که قطعاً میتواند برای شرکتهای بیمه ریسک به همراه داشته باشد. مقررات بیمهگری در مورد ریسک بازار به آییننامة 97 مصوب شورای عالی بیمه مربوط میشود که مقررات و چارچوب سرمایهگذاری شرکتهای بیمه را تعیین کرده است. شرکتهای بیمه طبق این آییننامه موظفاند بر اساس چارچوبی مشخص سرمایهگذاری کنند؛ البته این چارچوب سرمایهگذاری دو رویکرد دارد؛ رویکرد اول اینکه منابعی که شرکتهای بیمه سرمایهگذاری میکنند از نقدشوندگی مناسبی برخوردار باشد تا زمانی که با خسارت مواجه شدند قادر باشند منابع سرمایهگذاریشده را به وجه نقد تبدیل کنند و خسارت زیاندیدگان یا بیمهگذاران عمر را پرداخت کنند و در رویکرد دوم این نوع فعالیت بیمه منافعی برای سهامداران شرکت و در بعضی از رشتههای بیمه مانند عمر و پسانداز برای بیمهگذاران فراهم میکند و اصولاً بخش عمده سود شرکتهای بیمه از این محل تأمین میشود.
آییننامة 97 به ریسک سرمایهگذاریها و محدودیتها در این حوزه اشاره دارد و در کنار این منابع شرکتهای بیمه را نیز تفکیک کرده است. در واقع بیان میکند که منابع شرکتهای بیمه شامل ذخایر ریاضی، حقوق صاحبان سهام و سایر ذخایر باید در چه محلهای جهت تأمین اهداف این آییننامه سرمایهگذاری شود. در این آییننامه دو منبع جداگانه تعریف شده است که بر اساس آن، شرکتهای بیمه اجازة سرمایهگذاری دارند. مجموع این سرمایهگذاریها بر اساس ریسکنمایی که در آییننامة 69 به آن پرداخته شده است ریسک R2 یا ریسک بازار شرکت را محاسبه میکند که از عوامل تأثیرگذار بسیاری برخوردار است.
* امروز وضعیت شرکتهای بیمه از منظر شاخصهای این آییننامه در مورد ریسک بازار چگونه است؟
بنویدی: چند سالی از عمر آییننامه سرمایهگذاری میگذرد و شرکتهای بیمه موظفاند سرمایهگذاریهای خود را مطابق مقررات آن انجام داده و هر سه ماهه به بیمه مرکزی گزارش کنند. در واقع امروز سرمایهگذاری شرکتهای بیمه بر اساس الگوی آییننامة 97 انجام میشود؛ در واقع بخشی از سرمایهگذاری شرکتهای بیمه را سپردههای بانکی و بخش دیگر اوراق و صندوقهای سرمایهگذاری و سهام شرکتهای بورسی و فرابورس و غیر بورسی تشکیل میدهند.
شرکتهای بیمه با توجه به نظارت بیمه مرکزی سعی کردهاند خود را با نسبتهای نهاد ناظر تطبیق دهند. به طور کلی نمیتوان قضاوت کرد؛ ولی سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در مقایسه با سایر صنایع از ریسک کمتری برخوردار است؛ به این دلیل که بخش عمدهای از سرمایهگذاری شرکتهای بیمه در سپردههای بانکی و اوراق با سودهای تضمینشده سرمایهگذاری شده است. شرکتهای بیمه با توجه به اشتهای ریسکشان در ابزارهای مختلف منابع مختلفشان را با نسبتهای متفاوت سرمایهگذاری کردهاند. آنچه نظارت بیمه مرکزی تعیین کرده است و سختگیریهایی که طی چند سال اخیر صورت گرفته شرکتهای بیمه را به سمتی هدایت کرده که در چارچوب آییننامة 97 سرمایهگذاری کنند. به طور کلی چارچوب آییننامة 97 به گونهای است که ریسک کمتری را برای شرکتهای بیمه رقم میزند.
* آقای حقوردیلو ضمن بیان مقدمه درباره ریسک بازار لطفاً کمی با نگاه آماری به مرور وضع موجود صنعت بیمه از منظر ریسک بازار بپردازید.
حقوردیلو: ریسک بازار در واقع همان ریسک نوسانات قیمت داراییهاست. همانطور که آقای بنویدی اشاره کردند؛ مهمترین ریسکی که در صنعت بیمه عملاً از نظر آماری در محاسبات وارد میشود؛ ریسک بیمهگری یا ریسک صدور است. ریسک بازار نیز یکی از ریسکهای مهمی محسوب میشود که شرکتهای بیمه با آن مواجهاند.
ریسک بازار در آییننامة 69 فعلی همان داراییهاست که نوسان قیمت بیشتری دارند؛ در واقع سرمایهگذاری در سهام و املاک و مستغلات در ریسک نما در نظر گرفته شده و ریسک فاکتور آن هم مشخص و ضریب ریسکی هم برای آنها لحاظ شده است و بر این اساس ریسک را اندازهگیری میکند.
طبق آمار سرمایهگذاری شرکتهای بیمه، بخش بدون ریسک مانند سپردههای بانکی، اوراق مشارکت، اوراق بدهی دولت، انواع اوراق دولتی مثل اخزا، افاد، اشاد و …، تقریباً حدود 60 الی 65 درصد از سرمایهگذاری مؤسسات بیمه را به خود اختصاص میدهد. حدود 30 الی 35 درصد مجموع سرمایهگذاریهای صنعت بیمه مربوط به حوزة سرمایهگذاری در بورس و فرابورس و املاک و مستغلات است؛ به طور کلی، تقریباً90 الی 95 درصد سرمایهگذاری صنعت بیمه مربوط به این چهار حوزه یعنی سپردههای بانکی، انواع اوراق، بورس و فرابورس و املاک و مستغلات است.
* آیا سامانهای وجود دارد که بتوانید هر روز توزیع سرمایهگذاریهای شرکتهای بیمه را رصد کنید؟
حقوردیلو: شرکتهای بیمه با توجه به نرمافزارهایی که در اختیار دارند پرتفوی سرمایهگذاریشان را به صورت لحظهای رصد میکنند؛ ولی سنهاب هنوز به سیستم مالی شرکتهای بیمه متصل نشده است. یکی از کارکردهای سوئیچ که اخیراً در صنعت بیمه مطرح شده این است که بیمه مرکزی از تراکنشهای مالی شرکتهای بیمه مطلع میشود؛ مثلاً مشخص میشود که در چه بخشهایی سرمایهگذاری انجام شده یا چه میزان خسارت پرداخت شده است و … . اما برای اینکه بتوانیم در این بخش با قدرت بیشتری وارد شویم باید به سامانههای سایر نهادها و سازمانهای مربوط متصل شویم؛ مثلاً اگر بخواهیم سپردهها را به صورت لحظهای در اختیار داشته باشیم لازم است بانک مرکزی دسترسی لازم را در اختیار بیمه مرکزی قرار دهد.
* آیا فکر میکنید که بخش نظارت مالی به یک سامانه مستقل در مورد پایش ریسک بازار ذیل مجموعه سنهاب در این زمینه نیاز دارد؟
حقوردیلو: آقای نعمتی در جلسهای بیان کردند که در قالب دولت الکترونیک، در حال پیادهسازی سامانة جامعی هستند که قرار است این بخش تحت آن بستر قرار گیرد و به این ترتیب احتمالاً سازمانهایی نظیر بانک مرکزی، ثبت اسناد و املاک و سازمان بورس و اوراق بهادار ملزم خواهند شد تا اطلاعات مربوطه را به اشتراک بگذارند و ما هم میتوانیم در آینده از آن بهرهمند شویم؛ ولی به نظر من عملیاتی شدن آن کمی زمانبر است.
* آیا رصد لحظهای شرکتهای بیمه این تصور را ایجاد نمیکند که بیمه مرکزی قصد دخالت دارد؟
حقوردیلو: اتفاقاً دخالت نیست؛ تصور کنید اگر بازار را هر شش ماه یک بار بررسی کنیم، مثلاً وقوع این اتفاق محتمل است که شرکت بیمه سپردههای بانکیاش را ابتدای سال یا پایان سال تأمین کند؛ اما بلافاصله آن را برداشت و در جایی که ما در جریان نیستیم به کار گیرد.
هم اکنون هر سه ماه یک بار گزارش سرمایهگذاری شرکتهای بیمه را دریافت میکنیم و با حد نصاب موجود در آییننامة 97 و 1/97 تطبیق میدهیم و مغایرتها را به شرکتهای بیمه اعلام میکنیم؛ اما قطعاً اگر بازة زمانی کوتاهتر مثلاً ماهانه یا هفتگی یا آنلاین باشد نظارت مؤثرتر بوده و به هیچ عنوان دخالت محسوب نمیشود. من با نظر عزیزانی که این طرح را دخالت عنوان میکنند، موافق نیستم. کل این فرآیند نظارت است. منتهی نظارت به جای پسین بودن به سمت روزآمدتر شدن و هوشمندسازی حرکت میکند.
* پسین بودن نظارت خود ریسکهایی را به دنبال دارد در حالی که نظارت هوشمند میتواند به شکل آنلاین ریسکها را شناسایی و مدیریت آنها را به حداقل برساند. آخرین نظارت دورهای که داشتهاید وضعیت چطور بوده است؟
حقوردیلو: در بررسی سه ماهه اخیر برخی شرکتهای بیمه اصلاً مغایرت نداشتند و کاملاً در چارچوب آییننامه 97 حرکت کردهاند؛ اما در حدود 15 شرکت مغایرتها و اختلافهایی با آییننامة 97 داشتند که بعضاً مغایرتهای آنها اهمیت بسیاری داشت؛ مثلاً کسری سپرده بانکی یا کسری اوراق مالی اسلامی داشتند. بعضی از شرکتها نیز در برخی صنایع و شرکتهای بورسی بیش از حد مجاز سرمایهگذاری کرده بودند؛ بر همین اساس بسته به اهمیت مغایرت شرکتهای بیمه و با توجه به سوابق دورههای قبلی که کماکان پابرجا مانده آنها را به کمیته ارزیابی عملکرد کارکنان کلیدی صنعت بیمه ارجاع دادیم تا به تناسب مغایرتها، برخورد نظارتی لازم صورت گیرد؛ البته استدلالها و توضیحات شرکتها را نیز ضمیمة درخواست اعمال جرائم کردهایم.
* 15 شرکت حدود 50 درصد شرکتهای بیمه است؛ از طرفی کیفیت مغایرتها نیز اهمیت بسیاری دارد.
حقوردیلو: مغایرت برخی شرکتهای بیمه کم اهمیت است؛ مثلاً سرمایهگذاریشان در یک شرکت سرمایهپذیر بیش از حدنصاب است. خطکش ما آییننامه است و نمیتوان این مورد را تخلف محسوب نکرد؛ ولی در مقام مقایسه، شرکتی که کسری سپرده بانکی دارد نیز به کمیته ارجاع شده است. در کمیته مزبور به تحقیق برای هر یک از تخلفات اقدام نظارتی متناسب اتخاذ میشود؛ مثلاً برای تخلفات کم اهمیتتر ممکن است به یک تذکر مکتوب و ارائه فرصت زمانی برای اصلاح مغایرت بسنده شود؛ ولی برای شرکتهایی که مغایرتهای با اهمیت از نظر تعداد بندهای مغایرت، مبلغ مغایرت و همچنین تواتر وقوع تخلف دارند؛ مثل کسری قابل توجه سپرده بانکی یا اوراق مالی اسلامی در چندین دوره مالی دارند، تصمیم نظارتی شدیدتری اتخاذ میشود.
یکی از دلایل شرکتهای بیمه در مورد مغایرت سرمایهگذاری در شرکتهای سرمایهپذیر این است که از طرف بورس با محدودیتهایی مواجهاند و مثلاً امکان عرضه سهام مازاد تحت تملک را ندارند که البته در پاسخ به آنها این موضوع متصور میشود که شرکت از ابتدا با علم به محدودیتهای موجود در بازار سرمایه و نصابهای مجاز آییننامه شماره 97 باید اقدام به سرمایهگذاری میکرد.
* آقای داورپناه به نظرتان وضعیت سرمایهگذاری و ریسک بازار در صنعت بیمه چطور است؟
داورپناه: همانطور که دوستان بیان کردند؛ دومین ریسک مهم صنعت بیمه «ریسک بازار» نام دارد. طی سالهای اخیر به دلیل نوسانات شدید نرخ ارز، نرخ بهره، قیمت املاک، موجب متورم شدن ترازنامة شرکتهای بیمه شد و وزن داراییها و سرمایهگذاریها را در ترازنامه شرکتهای بیمه افزایش داد این تغییرات باعث شد ریسک بازار به ریسک با اهمیتتری تبدیل شود.
دلیل دیگری که میتواند بر اهمیت ریسک بازار تأکید کند، اینکه در گذشته نگاه شرکتهای بیمه به مباحث سرمایهگذاری و مدیریت دارایی سنتی بود. اموال و داراییهای شرکتها بیشتر سپردة بانکی یا ملک بود؛ ولی اخیراً ابزارها متنوعی در بازار سرمایه وجود دارد و افراد جوانتری نیز سکان سرمایهگذاریها را بر عهده گرفتهاند؛ ازسوی دیگر شرکتهای بیمه تجدید ارزیابی دارایی انجام دادهاند و به این ترتیب اقلام ترازنامهای نیز متورم شده است؛ یعنی عدد دارایی عدد بزرگی است. به طور کلی ریسک بازار به دلایلی که بیان کردم نسبت به گذشته اهمیت بیشتری پیدا کرده است؛ البته به نظرم آییننامه محاسبه ریسکهای مختلف و توانگری حتماً جای بهبود و اصلاح دارد.
* عوامل مؤثر بر ریسک بازار در شرایط فعلی را مبسوطتر توضیح دهید.
داورپناه: طی سنوات اخیر قیمت ارز از چهار هزار تومان به بیش از سی هزار تومان رسیده و تقریباً همه اقلام ترازنامه را تحت تأثیر خود قرار داده است؛ حتی ارزش مورد بیمه را نیز به شدت متورم کرده که باعث میشود ریسک عملیاتی شرکتهای بیمه نیز افزایش یابد، این افزایش به آرامی خود را در صورتهای مالی شرکتهای بیمه نمایان میکند. در ترازنامه شرکتها قیمتهای ثبتشده داراییهای ثابت به صورت تاریخی است و چنانچه شرکتها تجدید ارزیابی داراییها را داشته باشند اصلاحا قیمتهای ترازنامه بهروز میشود، اکثر شرکتهای بیمه این اقدام را انجام داده یا در حال برنامهریزی برای آن هستند؛ بنابراین تأثیر افزایش سطح عمومی قیمتها در ترازنامه شرکتهای بیمه نمایان شده و بالطبع ریسک بازار شرکتهای بیمه از نظر مقداری حتماً افزایش مییابد. هر چند ترازنامه شرکتهای بیمه مبتنی بر دارایی ثابت نیست و اقلام دارایی ثابت در مقایسه با سایر اقلام ترازنامه باز هم عدد بزرگی نمیتواند باشد؛ ولی حجم سرمایهگذاریهای شرکتهای بیمه به نسبت ممکن است عدد بزرگتری باشد. در کل جمع داراییها و سرمایهگذاریها که در معرض ریسک بازار هستند در زمان تورم افزایش یافته و ریسک بازار شرکتهای بیمه افزایش مییابد.
* آیا میتوان شرکتهای بیمه را از منظر کیفیت داراییها دستهبندی کرد؟
داورپناه: بله کیفیت داراییهای شرکتهای بیمه متنوع و متفاوت است بسته به نظر سهامداران عمده یا مدیران ارشد برخی شرکتها منابع خود را بیشتر در داراییهای ثابت سرمایهگذاری کرده و بعضاً بیش از نیاز خود نیز دارایی خریده و بعضاً سالها از زمان خرید آن میگذرد و قیمت تمامشده بسیار پایینی دارد، برخی از شرکتها به دلیل اهمیت دادن به سهم بازار منابع خود را صرف فروشهای اعتباری کرده بنابراین مبلغ مطالبات در ترازنامه عدد بزرگتری است و برخی به سرمایهگذاریهای بانکی و بورسی اهمیت بیشتری دادهاند، در مجموع تفاوت فاحشی در کیفیت دارایی شرکتهای بیمه وجود دارد، شرکتهای بیمهای که بیمه زندگی میفروشند به نسبت منابع باثباتتری داشته و حجم بیشتری سرمایهگذاری و دارایی ثابت دارند بالطبع ریسک بازار بالاتری هم خواهند داشت؛ از طرفی در قبال منابع در دسترس تعهد تضمین حداقل بازدهی هم دارند و به قولی منبع تأمین سرمایهگذاریها و داراییهایشان داغ است.
* ولی در عین حال شرکتهای بیمه زندگی باثباتتر به نظر میرسند.
داورپناه: با ثباتتر هستند؛ چون سررسید تعهداتشان دورتر است. اقتصاد تورمی است و سود تضمینی این بیمهنامهها نسبت به تورم عدد بالایی نیست، هر چند اگر فروش بیمههای عمر همچنان استمرار داشته باشد این روند با ثبات را همچنان شاهد خواهیم بود. در مجموع شرکتهایی که حجم فروش بیمههای عمر بالاتری دارند باثباتتر بوده و لازم است از همین ثبات جهت سرمایهگذاریهای میان و بلندمدت که بازدهی بالاتری هم دارد استفاده کرده به نحوی که سود تضمینی و سود مشارکت این بیمهنامهها سرجمع بتواند پوشش تورم را بدهد در غیر این صورت بیمههای عمر جایگاه واقعی خود را همانند کشورهای پیشرفته به دست نخواهد آورد.
* در واقع به نظر شما بیمههای زندگی نیز از این ریسک در امان نیستند؟
داورپناه: به نظرم ریسک آنها بیشتر هم هست؛ چون اگر کسی که پول خود را سرمایهگذاری کرده با ضرر مواجه شود خود او ضرر میکند؛ حتی اگر ذخایر بیمههای غیر زندگی را سرمایهگذاری کند تعهد قطعی نسبت به آنها ندارد؛ ولی شرکتهای بیمه زندگی تعهد قطعی دارند و سودی حداقلی را تضمین کردهاند. به نوعی شرکتهایی که بیمه عمر میفروشند ترازنامهشان اهرم دارد و این اهرم در زمان رشد به آنها کمک میکند؛ در زمان رشد و تورم انتظار میرود شرکتهای بیمه سودهای مشارکت مناسبی پرداخت کنند تا بیمهگذاران احساس خسران و عقب افتادن از تورم و آب شدن سرمایه خود را نکنند. در هر حال منابع بیمههای عمر که دارای سود تضمین هستند در زمان نزول بازارها یا رکود اقتصادی، ممکن است بر اثر پایین آمدن نرخ بازدهی به کمتر از سود تضمین یا عدم نقدشوندگی سرمایهگذاریها در زمان سررسید بسیار شرکت بیمه را اذیتکنند؛ هر چند نرخهای تضمین چندان بالا نیستند لیکن در سرمایهگذاریها با ریسکهای سیاسی و تغییرات قیمتهای جهانی، رکود و سایر ریسکهای متنوع و متفاوت مواجهیم.
* انتظار میرود شرکتهای بیمه محتاطتر حرکت کنند.
داورپناه: آییننامه سرمایهگذاریها طی سنوات اخیر تغییراتی داشته و در کل روح آییننامة 97 کم ریسک است؛ چون وجوه قابل سرمایهگذاری عمدتاً مربوط به ذخایر شررکت بوده و آن هم متعلق به شرکتهای بیمه نیست، بلکه مربوط به تعداد زیادی بیمهگذار است، به همین دلیل در بازنگری آییننامه منابع قابل سرمایهگذاری را به حقوق صاحبان سهام، ذخایر ریاضی و ذخایر فنی تقسیمبندی کردهاند تا هر کدام را متناسب با وضعیت و شرایط خودش سرمایهگذاری کنند. روح کلی آییننامههای سرمایهگذاری همواره توجه به بحث نقدشوندگی و سرمایهگذاری کم ریسک است؛ البته شرکتهای بیمه در همه جای دنیا به همین شکل عمل میکنند در واقع وقتی ترازنامة شرکتهای بیمه دنیا را بررسی میکنیم متوجه میشویم که سرمایهگذاری اغلب شرکتهای بیمه در دنیا عمدتاً به صورت درآمد ثابت ((fix income مثل اوراق مشارکت و سپردههای بانکی است.
* در مورد بحث تجدید ارزیابی داراییها که دلیل عمدة آن تورم و افزایش قیمتهاست نظرتان چیست؟
داورپناه: مطابق استانداردهای حسابداری، دفاتر و حسابهای شرکتها به قیمت تمامشده نگهداری می شود، تورم سبب میشود قیمتهای تاریخی تصویر مناسبی از وضعیت شرکتها ارائه نکند و انتفاع از صورتهای مالی از این بابت کاهش یابد، بانک ملی در ترازنامه خود داراییهای بسیار ارزشمندی دارد که به قیمت یک ریال ثبت شده است در حالی که برخی از آنها جزو گنجینههای این کشور هستند یا هتل عباسی بیمه ایران تا سال گذشته در دفاتر بیمه ایران به قیمت تاریخی ثبت شده بود و ارزش بسیار کمی داشت؛ اما در تجدید ارزیابی چند هزار میلیارد تومان قیمتگذاری شد. تحلیلگران صورتهای مالی نمیتوانند ارزش روز تمام داراییهای شرکتها را ارزیابی کنند، پس تورم باعث میشود شفافیت صورتهای مالی کاهش یابد، این نقصی است که با تجدید ارزیابی اصلاح میشود. واقعاً اگر یک شرکت بیمه دارایی دارد و داراییاش ارزش بیشتری دارد چه اشکالی دارد که آن را تجدید ارزیابی کند و وارد بخش سرمایه و پشتوانه شرکت شود. به ویژه در شرکتهای خدمات مالی که به این سرمایه نیاز دارند و پشتوانة تعهداتشان محسوب میشود. به همین دلیل در ifrs به ارزش منصفانه و جاری اینقدر تأکید دارد.
* آقای بنویدی لطفاً در ابتدا یک دستهبندی از شرکتهای بیمه داشته باشید که کدام یک در بخش بیمه زندگی و کدام در بخش غیر زندگی و به طور کلی یک رفتارشناسی از آنها داشته باشید و در ادامه عوامل مؤثر بر شرایط را بیان کنید.
بنویدی: من از آخرین صحبت آقای داورپناه در مورد داراییهای شرکتهای بیمه وام میگیرم و بحثم را ادامه میدهم؛ IFRS استانداردهای بینالمللی دنیا تجویز کرده است که باید ارزش منصفانه و صورتهای مالی مشخص شود و یکی از اختلافات IFRS و GAAP در آمریکا همین نکته است که اروپاییها معتقدند که ارزش واقعی هر چیز باید مشخص و در گزارشات مالی افشاء شود تا بدانیم سهامدار چقدر دارایی با ارزش دارد. مسئلة ارزش منصفانه مسئلة مهمی است که شرکتهای بیمه از طریق تجدید ارزیابی داراییها اثرات آن را تا حدود زیادی در سالهای اخیر خنثی کردهاند.
نکتة دیگر اینکه آییننامة 69 توانگری به شرکتهای بیمه اجازه میدهد تا مازاد ارزش داراییها را جزو سرمایه موجود محاسبات توانگریشان در نظر گرفته شود؛ یعنی اگر یک دارایی 100 واحد ارزش دارد در دفاتر 10 واحد ثبت شده؛ همان 100 را به عنوان سرمایه موجود در نظر میگیرند و با ریسک مقابله میکنند.
در مورد شرکتهای بیمه باید بگویم که شرکت بیمه قدیمی با قدمت بالا داریم؛ بیمه ایران بیش از 80 سال قدمت دارد و بیمه آسیا و البرز بیش از 60 سال قدمت دارند. سرمایهگذاری این شرکتها در سالهای دور انجام شده است و نوع سرمایهگذاریشان به ویژه در داراییهای ثابت بسیار ویژه است و نمیتوان آنها را با شرکتهای بیمهای که از 20 سال پیش وارد صنعت بیمه شدند مقایسه کرد؛ ولی تمام این شرکتها چه قدیم و چه جدید با یکدیگر رقابت میکنند و از یک بازار واحد ریسک قبول میکنند. در مقابل ریسک یکسانی که برمیدارند باید داراییهایی داشته باشند تا بتوانند به تعهد خود پاسخگو باشند.
* لطفاً دستهبندیتان را کامل کنید.
بنویدی: همانطور که عرض کردم یکسری از شرکتهای بیمه قدیمی هستند و داراییهایشان متعلق به سالها قبل است. بیمه ایران و آسیا و البرز و دانا داراییهای بسیار قدیمی دارند.
* بر داراییهایی مثل هتل عباسی، ریسک چندانی مترتب نیست. لطفاً برای شرکتهای جوان چگونه سرمایهگذاریهایی را توصیه میکنید؟
بنویدی: من در یک شرکت جوان فعالیت میکنم یک شرکت جوان در حوزة بیمه باید سرمایهگذاریهایش را به سمت مناسبی هدایت کند؛ مثلاً ساختمان خریداری کند. در واقع شرکتهایی که قصد دارند وارد بازار و مجهز شوند، باید بخشی از سرمایهگذاریهایشان را همانطور که آییننامة 97 اجازه میدهد در بخش داراییهای ثابت، تجهیزات و ساختمان سرمایهگذاری کنند؛ بنابراین پولی که میخواهند برای ایجاد سود سرمایهگذاری کنند از منابع سیال سرمایهگذاری خارج میشود و در طبقهای به عنوان دارایی ثابت باقی میماند؛ شاید بعداً ارزشافزودهای ایجاد کند؛ ولی اثری بر درآمدهای سرمایهگذاری شرکتهای بیمه نخواهند داشت و به طبع ریسک آن نیز کمتر است؛ در واقع در اقتصاد تورمی خرید زمین و ساختمان با ریسک مواجه نمیشود و میتواند در بلندمدت ارزش افزوده برای مالکان شرکت ایجاد کند.
* توصیة شما به تیم سرمایهگذار شرکتهای جوان چیست؟ چطور مدیریت بهتری داشته باشند؟
بنویدی: هر شرکت بیمه بر اساس استراتژیاش خودش، برنامهای برای منابع و مصارف دارد؛ مثلاً من چقدر پول دریافت میکنم و چقدر پول دارم و چقدر تعهدات خواهم داشت و چقدر نیازمندی برای کار خود دارم؟ اگر بتوانند صورت منابع و مصارفشان را خوب تهیه کنند؛ یکی از مصارف شرکتهای بیمه مصارف سرمایهگذاری است و این موضوع نباید فراموش شود. مطالعات تطبیقی نشان میدهد ضریب خسارت شرکتهای بزرگ دنیا بیش از 90 و حتی بالای 100 است؛ یعنی در عملیات بیمهای اصلاً سودی نمیکنند آنچه سود هنگفت آنها را میسازد؛ سرمایهگذاریهای کلان و هوشمندانة آنهاست. در واقع آنها در نقاطی سرمایهگذاری میکنند که به راحتی میتوانند سود خوبی بسازند؛ بنابراین یکی از مصارفی که خدمتتان بیان کردم؛ مصرف درست سرمایهگذاری است. ما برای مصرف درست سرمایهگذاری در شرکتهای بیمه چارچوب ثابتی داریم که بعضاً دست شرکتهای بیمه را میبندد و اجازه تنوع سرمایهگذاری را به آنها نمیدهد؛ در واقع شرکتهای بیمه موظفاند در ابزارهایی سرمایهگذاری کنند که ریسک پایینی دارند و بازدهشان نیز پایینتر از چیزی است که مورد اهداف شرکت بیمه شده است.
* شرکتهای بیمهای که عمر متوسط دارند چه وضعیتی دارند و توصیههای شما برای این شرکتها چیست؟
بنویدی: برخی شرکتهای بیمه قبل از سال 80 در بازار حضور داشتند و یکسری از شرکتها بین سال 82 تا 85 وارد بازار بیمه شدند و یک سری شرکتها از سال 85 تا 99 وارد بازار شدند که تعداد آنها بسیار اندک است. شرکتهایی که بزرگ هستند و 20 سال سن دارند بین سالهای 82 الی 86 وارد بازار شدند؛ مثل شرکتهای بیمه پارسیان، کارآفرین، سامان و … . که از لحاظ منایع سرمایهگذاری وضعیت مناسبی دارند و شرکتهای که بعد از آنها وارد بازار شدند؛ اگر از فرصتهای بین سالهای 94 تا 98 استفاده کرده باشند منابع سرمایهگذاری مناسبی دارند.
* این شرکتها از نظر ریسک بازار چه وضعیتی دارند؟
بنویدی: برخی از این شرکتها بسیار موفقاند. دو آییننامة 69 و 97 موهبتی است که برای شرکتهای بیمه واقع شده است و آنها را به سمتی هدایت کرده که بدونریسک فعالیت کرده اند؛ بنابراین R2 و ریسک آنها خیلی بالا نیست. این دو آییننامه باعث شده تا ریسک کلی آنها کاهش یافته و از نسبت توانگری بالای 100 برخوردار شوند.
* دو رویکرد مطرح است؛ شرکتهایی که مدیران سرمایهگذاری چابکی دارند به آییننامة 97 معترضاند؛ چون دستشان را برای سرمایهگذاریهای ریسکپذیر بسته است؛ ولی این آییننامه برای مدیرانی که ریسکپذیر نیستند بسیار خوب است.
بنویدی: به نظرم شرکتهای بیمه از فرصت سرمایهگذاری به خوبی استفاده کردند. سال 1398 شاهد بودم که چند شرکت بیمه از فرصت سرمایهگذاری به خوبی استفاده کردند و به موقع وارد بازار شده بودند و توانستند سود مناسبی از فروش سرمایهگذاری خود در اواسط سال 98 بهرمند شوند. نکتة دیگر اینکه گروه سرمایهگذاری شرکت بیمه افراد بسیار آگاه و حرفه هستند.