عناوین مهم :
شنبه 29 اردیبهشت 1403 02:59

پایگاه تحلیلی الفباخبر

مرجع اخبار اقتصادی-اجتماعی

ALEFBAKHABAR.com

آخرین عناوین
توافق باشگاه استقلال با اسپانسر همراه اول شایعه ای بیش نبود این ۵ داور لیگ برتری مهمان لیگ یک شدند امضای تفاهمنامه همکاری بانک سینا و هلدینگ برق و انرژی صبا تجلیل بانک صادرات ایران از مقام معلم در 10 مدرسه تهران افتتاح باجه بانکی پارک علم و فناوری با حضور مدیرعامل پست بانک ایران و رئیس پارک فناوری اطلاعات و ارتباطات ۴ هزار میلیارد ریال تسهیلات قرض الحسنه مشاغل خانگی توسط بانک توسعه تعاون پرداخت شد هشدار بانک مرکزی در خصوص صرافی های رمز ارزها اظهارات جنجالی سفیر باکو در اسرائیل وزیر کشور: اولویتی مهم‌تر از انتخابات ۱۴۰۲ وجود ندارد ماجرای عجیب نبود پرچم ایران در مراسم انعقاد قرارداد نفتی با عراق | بخوانید امضای تفاهم‌نامه همکاری شرکت آب منطقه‌ای تهران با اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران کارگاه آموزشی ویژه سرگروه های آموزشی و جمعی از دبیران آموزش و پرورش شهر تهران برگزار شد حضور مدیرعامل و معاونان بانک رفاه در بیمه میهن صدور گواهینامه مدیریت ریسک ISO 31000 بیمه تجارت‌نو انتخابات هیئت رئیسه شورای هماهنگی استان بوشهر مسیر شغلی بیمه از نگاه مدیرعامل بیمه تعاون در نشست مدیران بیمه سرمد تأکیدشد؛ ارائه خدمات مطلوب و جلب رضایت مشتریان قیمت خودرو امروز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ / منتظر ریزش قیمت خودرو باشیم؟ + جدول بلاتکلیفی جدید برای متقاضیان خرید خودرو از سامانه یکپارچه
پر بازدید ها
کلاف سردرگم تبدیل وضعیت نیروهای شرکتی معیار سقف دریافت وام از بانک ها اعلام شد دریافت رایگان ده گیگا بایت اینترنت با یک کد دستوری هنر روابط‌عمومی و دانش تخصصی لازمه دفاع از دستاوردهای اقتصادی است همسان‌سازی حقوق بازنشستگان تامین اجتماعی بانک رفاه امروز ۲۶ اردیبهشت 10 نکته مهم و کلیدی که قبل از خرید لوله مانیسمان عملکرد اپراتورهای همراه در افزایش سرعت اینترنت مشخص شد عضو هیئت مدیره بیمه کارآفرین؛ “علیرضا حجتی” مدیر عامل جدید بیمه رازی می‌شود این خودرو را ۴۰درصد زیر قیمت بخرید! مانور آتش‌نشانی در بانک گردشگری برگزار می‌شود اعتماد عمومی به بنگاه‌های پولی در گرو حضور فعال واحدهای نظارتی مجید ملازاده؛ سرپرست روابط عمومی بیمه دی منصوب شد از تمامی ظرفیتها و فرصتهای مقدور جهت بهبود شرکت در حوزه های مختلف استفاده خواهیم کرد حمایت از برنامه های تحولی و شفاف سازی صندوق ذخیره فرهنگیان نمادهای تاثیرگذار بازار بورس امروز چهارشنبه 26 اردیبهشت بشناسید

چگونه ابراهیم رئیسی "عباس معروفی" را از اعدام تبرئه کرد؟


چگونه-ابراهیم-رئیسی-عباس-معروفی-را-از-اعدام-تبرئه-کرد
الفباخبر - گروه سیاسی: دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره.» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و ۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت.

به گزارش الفباخبر ،عباس معروفی امروز در آلمان درگذشت، او یکی از نویسندگان مشهور کشور و مدیر مجله ادبی «گردون» بود که در نخستین سال‌های دهه ۷۰ توقیف آن بازتاب فراوانی در محافل داخلی و خارجی داشت.

بخشی از خاطره این نویسنده فقید که سال 97 به همت سید شهاب الدین طباطبایی در روزنامه شرق منتشر شد به شرح ذیل است:

«سرانجام روز ۱۹ آذر ۱۳۷۰، بازجویم حکم توقیف موقت گردون را به دستم داد. از آنجا مستقیماً به اداره مطبوعات ارشاد رفتم و آقای مدیر کل گفت که کاری از دستش ساخته نیست. بعد به شرکت تعاونی مطبوعات رفتم و برای اولین بار با محسن سازگارا، مدیرعامل شرکت تعاونی مطبوعات آشنا شدم. او آن روز خیلی با من حرف زد و گفت که باید تلاش کنیم تا این حکم را بشکنیم. از یک سو او می‌دوید، از سویی حمید مصدق و از سوی دیگر خودم. یکی از غم‌انگیزترین دوره‌های زندگی من همین ۱۸ ماه تعطیلی گردون بود که همه رفت‌وآمدها، تلفن‌ها و ارتباط‌هایم قطع شد. یکباره احساس کردم چقدر تنها شده‌ام. نمی‌دانستم چه خاکی به سرم بریزم. تنها سیمین بهبهانی هر روز به من تلفن می‌زد و دلداری‌ام می‌داد.

نامه‌نگاری، ملاقات، دیدار و گفت‌وگو هیچ‌کدام فایده‌ای نداشت تا اینکه قاضی پرونده‌ام در دادستانی انقلاب حکم مرا اعلام کرد: «اعدام».

فروشکستم. حالا جز نگرانی از حکم اعدامی که قاضی‌ام داده بود، وزارت ارشاد هم کن‌فیکون شده بود. خاتمی رفته بود. در همان زمان داشتم رمان «سال بلوا» را می‌نوشتم و این جمله جایی خودنمایی می‌کرد: «ما ملت انتظاریم!» و در انتظار سرنوشت گردون می‌سوختم.


حکم اعدام را برداشتم و به طرف سازگارا راه افتادم. چند روز بعد او به من خبر داد که روزهای سه‌شنبه حجت‌الاسلام ابراهیم رئیسی، دادستان انقلاب، بار عام دارد و قرار شد که من از ساعت شش صبح سه‌شنبه آنجا باشم.

این سه‌شنبه رفتن‌ها، چهار بار طول کشید و نوبت به من نرسید، بار پنجم، ساعت ۱۲ من توانستم آقای رئیسی را ببینم. در هر دیدار پنج نفر می‌توانستند به ترتیب شماره، وارد اتاق دادستان انقلاب شوند. نفر اول که آخوند پیری بود، به دادستان جوان و خوش‌تیپ انقلاب گفت اگر اجازه داشته باشد، بماند و به عنوان آخرین نفر با او خصوصی حرف بزند اما رئیسی قبول نکرد. گفت: بفرمائید! خودم را معرفی کردم، رئیسی کمی نگاهم کرد، با لبخند گفت: «همون عباس معروفی معروف؟»

«بله همون کرکس شاهنشاهی! همون غول بی شاخ و دم که هر روز کیهان می‌نویسه»

رئیسی: «شما بمونید. نفر بعدی؟»

سه نفر بعدی هم مطلبشان را گفتند و رفتند.

دادستان انقلاب گفت: «خب آقای معروفی، چه می‌کنید؟»

«رمان می‌نویسم، کتاب چاپ می‌کنم، ادیتوری می‌کنم، هر کار که بشه چون دفترم بازه اما شما انتشار گردون رو توقیف کردین.»

رئیسی: «خب فکر می‌کنی چرا توقیف شده؟»

«همکاران شما از من می‌پرسن چه جوری و با چه پولی این مجله رنگارنگ را منتشر می‌کنم؟»

رئیسی: «این سوال من هم هست.»

«مجله روی پای خودش ایستاده، ۲۲ هزار تیراژ داره.»

رئیسی: «چند سالته؟»

«سی‌وسه.»

رئیسی: «این چیزهایی که درباره شما در روزنامه‌ها می‌نویسن، من فکر کردم بالای ۶۰ سال رو داری.»

آن‌وقت در کامپیوتر پرونده‌ام را نگاه کرد و گفت: «عجیبه! خیلی عجیبه! لک توی پرونده‌ات نیست.»

گفتم: «می‌دونم. من حتی سمپات کسی یا چیزی نبوده‌ام.»

با حیرت خیره‌ام شد: «حتی خانم‌بازی هم نکرده‌ای؟»

گفتم: «نه! من زن و سه تا دختر دارم.»

به پشتی صندلی‌اش تکیه داد با لبخند نگاهم کرد. یک لحظه فکر کردم عجب آخوند خوش‌سیما و خوش‌تیپی است.

گفت: «پریشب در قم منزل یکی از علما، آقای فاضل میبدی بودم. قسمتی از کتاب «سمفونی مردگان» شما را خوندم. می‌خواستم ازش بگیرم، دیدم براش امضا کردی. بهم نداد. دلم می‌خواد بخونمش.»

اتفاقاً نسخه‌ای از چاپ سوم رمان در کیفم بود. گذاشتم روی میز. دست به جیب برد که پولش را بپردازد. گفتم: «قابلی نداره.» گفت: «نه این میز، میز خطرناکیه. میز قضا و قدر!» و خندید: «باید پولشو بپردازم، شما هم باید بگیری.» و ۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت.

۳۰۰ تومان را روی میز گذاشت و گفت: «تعجب می‌کنم! چرا این قدر راجع به شما بد می‌نویسن؟ امکانش هست فوری کلیه گردون‌ها رو به من برسونید تا شخصاً مطالعه کنم و تصمیم بگیرم؟»

گفتم: «با کمال میل. فردا براتون میارم.» گفت: «نه! فردا دیره. همین حالا!» و تلفن روی میزش را طرف من گذاشت: «زنگ بزن بیارن فوری!» و بعد خواست که ناهار بمانم.

تشکر کردم، یک دوره گردون از شماره ۱ تا ۲۰ را به دستش دادم و خداحافظی کردم. حدود یک هفته بعد، پرونده من از دادستانی انقلاب «عدم صلاحیت» خورد و به دادگستری ارجاع داده شد.

در این دوره که خاتمی هم در آخرین روزهای وزارت ارشاد، هیأت‌منصفه را تشکیل داده بود، باعث شد گردون در دادگاه تبرئه شود.

انتهای پیام


تاریخ انتشار: جمعه 11 شهریور ماه 1401 - 11:06
نظرات کاربران
بیمه پاسارگاد بیمه کوثر بیمه ملت بانک سپه بانک رفاه بیمه معلم بانک ایران زمین بانک صادرات بنر بیمه دی بانک سینا بانک توسعه تعاون بیمه دانا بانک ملی باجت بانک تجارت