به گزارش الفباخبر ، اما نکتهای که به نظر میرسد صالحآبادی لحاظ نکرده این است که دلیل رشد اخیر دلار تشدید انتظارات تورمی به دنبال بینتیجه ماندن مذاکرات احیای برجام است. گرچه آزادسازی قیمت و گرانی کالاها نیز در تشدید این فضا نقش داشته است و اما اگر کشور از فضای تحریمی دور شده بود احتمالا شاهد اثر معکوس آزادسازی در کاهش التهاب بازار ارز میبودیم. باید منتظر ماند که آیا کلام صالحآبادی نیز مانند کلام روسای پیشین بانک مرکزی مانند همتی یا سیف بیاعتبار میشود یا خیر؟
احتمالا برای افرادی که با دقت بیشتری اخبار بازارها را دنبال میکنند کلام رئیس بانک مرکزی در حافظهشان باقی مانده است. رؤسای پیشین بانک مرکزی نیز در روزهای نخست تصدی کرسی ریاست (در دوره تحریم) یا در مرحله نخست مواجهه با تحریمها در خیال خود فکر میکردند که با خزانه پر از دلار یا تقویت درآمد صادراتی میتوانند مانع از جهش نرخ دلار شوند. بر همین اساس هر بار این افراد در موج تند صعودی دلار اظهارنظرهایی مخالف نسبت به رشد دلار داشتند و وعده بازگشت آرامش به بازار ارز دادند جهش شدید نرخ دلار را شاهد بودیم. در این میان تنها رویداد در این مسیر بیاعتبار شدن کلام رئیس و به دنبال آن کل بانک مرکزی بود. وقتی اهمیت اعتبار کلام بانک مرکزی را در فدرال رزرو آمریکا ارزیابی میکنیم آسیب شدید چنین وعدههای پوچ بیشتر مشخص میشود.
یک مثال واضح از اثر انتظارات میتوان به خالی شدن خزانه بانک مرکزی در پایان سال ۹۶ اشاره کرد. در حالیکه غرور ناشی از درآمدهای نفتی چند ساله توهم مقابله با رشد نرخ دلار برای سیاستگذار اقتصادی و پولی کشور ایجاد کرده بود در برابر تحریم این منابع به هیچعنوان پاسخگوی انتظارت شدید تورمی نبود و مسیر پرالتهاب اقتصاد کشور در چند سال اخیر طی شد؛ حالا نیز این مسیر به صورت واضح در حافظه فعالان اقتصادی باقی مانده است. حالا نیز باید به صالحآبادی به عنوان سکاندار پولی و ارزی اقتصاد ایران هشدار داد که در شرایط تحریم و در حالیکه خوشبینی برای رفع تحریم مشاهده نمیشود از وعدههای کاهش نرخ دلار خودداری کند. به صورت کلی نیز به نظر میرسد تا عدم حصول نتیجه در مذاکرات احیای برجام نباید انتظار فروکش انتظارت تورمی در اقتصاد ایران را داشت.
انتهای پیام