به گزارش الفباخبر ، تابلوی "اداره امور سهام" در شرکتهای تولیدی و خدماتی نصب شده اما آن سوی ماجرا چند سرمایه گذار با ترفندهای خاص خود سرنوشت سهام را تعیین میکنند. مافیاهای قدرتمندی که با تکیه بر قابلیت های گسترده شبکه های اجتماعی به مدیران غیررسمی ادارات سهام شرکت ها مبدل شده اند.
معمولا این نابسامانی ها دو دلیل عمده دارد. نخست رهاکردن سهم توسط شرکت های بورسی که دیگ طمع سودجویان را به جوش می آورد و دلیل بعدی همدستی حقوقی های سهم با سرمایه گذاران حقیقی است که معمولا زیر چتر غفلت نهاد ناظر صورت می گیرد.
شیوه رایج در این تخلف غیراخلاقی و گاه خانمان سوز این است که چند سرمایه گذار حقیقی (بخوانید کلاهبرداران بورسی) با هیاهوی بسیار، سهمی با ارزش اندک را خریداری می کنند و سپس با بهره گیری از کانال های سیگنال فروشی، سود موهومی را روی تابلوی بورس به سهامداران نشان می دهند.
سهامدار ناآگاه در برابر سود سرشار سهم به شدت وسوسه می شود و در خریداری سهام این نمادهای کم ارزش به قیمتی فضایی و حبابی، تردید نمی کند.
در چنین شرایطی هم بازیگردانان سودجو در وضعیت زیان ده به سر می برند و سهامدارانی که به این قافله پیوسته اند از تماشای رنگ سبز در قسمت سود سبد سهام خود غرق لذت و رضایت می شوند.
و ناگهان بازی عوض می شود
فقط یک پیام در گروه چند نفره میلیاردهای سهم کافی است تا ساعت عملیات ریزش سهم مشخص شود و سهامداران خرد از همه جا بی خبر را به خاکستر بنشاند.
یکی از همین میلیاردرهای بی دردسر که نمی خواهد نامش فاش شود به خبرنگار ما می گوید: دل ما هم برای سهامداران خرد می سوزد اما وقتی سهمی را "پروژه" می کنیم باید دلسوزی را کنار بگذاریم وگرنه خبری از سودهای چند صد درصدی نیست.
وی درباره این روش غیراخلاقی اینطور ادامه می دهد: مثلا تصور کنید قیمت یک سهم هزارتومان است. ما با خریدهای سنگین و روزانه قیمت سهم را به دوهزارتومان می رسانیم و از این نقطه به بعد موتور سیگنال فروشی را روشن می کنیم و با تبلیغ گسترده هزاران سهامدار خرد را برای خرید آن به صف های خرید می کشانیم. وقتی قیمت سهم به شش هفت هزارتومان رسید در عرض کمتر از دودقیقه تمام سهام خود را در اوج قیمت خالی می کنیم و خریداران در صف سنگین فروش به اصطلاح "قفل" می شوند و دیگر راه فراری ندارند.
بله! این یک کلاهبرداری آشکار است که قانون برای آن مجازات های سنگینی را پیش بینی کرده است. "غبن در معامله" کمترین مورد اتهامی است اما در حال حاضر هیچ قانونی از سهامدار مغبون حمایت نمی کند.
"فرشاد_ میم" از سهامداران یکی از شرکت های خودرویی است که در دام این باند مافیایی گرفتار شده و هنوز هم راهی برای خروج از این بن بست پیدا نکرده است.
او می گوید: این سهم قیمتش را در چهارصدتومان شروع کرد و بعد از چند وقت به قیمت سه هزارتومان نزدیک شد. جزو معدود سهم هایی بود که در خونین ترین روزهای تابلوی بورس هم بین یک تا پنج درصد مثبت می شد. کانال معروف سیگنال فروشی"غ" با دریافت مبلغ سه میلیون تومان این سهم را به اعضای خود پیشنهاد کرد و وعده داد که این سهم تا سه ماه آینده از مرز شش هزارتومان عبور خواهد کرد. حالا یک ماه از وعده شیرین کانال "غ" می گذرد و قیمت سهم به کانال هزارتومان برگشته است. البته خودم در آخرین لحظات فهمیدم که قرار است اتفاق بدی برای این سهم کوچک خودرویی بیفتد اما چند دقیقه غفلت کردم و همینجا ماندگار شدم. حالا باید یک گوشه بنشینم و آب شدن سرمایه ام را ببینم.
نکته جالب تر اینکه کانال "غ" حساب کاربری تمامی مالباخته های خود را مسدود کرده و در برابر تهدید پیگیرد قانونی و تعقیب قضایی نیز هیچ واکنشی از خود نشان نمی دهد.
حرف آخر
احتمالا حدس زده اید همان شخصی که می خواست نامش فاش نشود باید مدیر کانال سیگنال فروشی "غ" باشد. حدس شما درست است اما آخر این گزارش حرفهای نادرست همین متخلف بورسی را بخوانید:
او می گوید: ما برای کاسبی زاییده شده ایم و هر جا سفره ای پهن باشد ما را هم آنجا خواهید دید. دولت باید ضرر و زیان سهامداران را جبران کند وگرنه ما که به زور آنها را به خرید سهام وادار نکرده ایم. وقتی کسی به این راحتی وسوسه می شود باید هم زیان ببیند. ما این پول ها را از چنگ آنها درنیاوریم آدم های شبیه ما در بازارهای دیگر به سرمایه های آنان رحم نخواهند کرد.
انتهای پیام