به گزارش الفباخبر، هدفگذاری بعدی برای جبران کسری بودجه و تامین نقدینگی برای اداره کشور، بازار سرمایه بود که این روش بسیار موفق بود اما به از دست رفتن سرمایه اعتماد عمومی منتهی شد.
به عبارتی دولت دو ضلع از سه ضلع مثلث اقتصادی کشور را سوزاند تا با سوخت آن موتور اداره مملکت روشن بماند و حالا نوبتی هم که باشد نوبت بهره برداری از ضلع سوم است.
صنعت بیمه، ضلع سوم مثلثی است که بدنه دولت راهکار برون رفت از بحران مالی خود را در آن جستجو می کند.
واقعیت این است که صنعت چراغ خاموش بیمه از توانگری مالی قابل قبولی برخوردار است و در طول سالیان متمادی در جذب سرمایه های خرد مردم، موفق عمل کرده است.
جنس نقدینگی صنعت بیمه علاوه بر عنصر فراوانی از مزیت دیگری نیز برخوردار است که به آن پول پاک یا پول شفاف می گویند.
انباشت پول پاک در صنعت بیمه همواره مشکلاتی را برای فعالان این حوزه به دنبال داشته که مهمترین آن طمع نهادهایی است که برای پیشبرد اهداف و برنامه های توسعه ای خود به پول پاک نیاز دارند.
وضع عوارض غیرمنطقی و گاه سرسام آور در چند سال اخیر نقدینگی صنعت بیمه را با لطمات جبران ناپذیری روبرو کرده اما متاسفانه هنوز جراحان اقتصاد کشور به جای چاقوی ظریف جراحی با کارد سلاخی به جان این صنعت افتاده اند.
صنعت بیمه در عرصه جذب نقدینگی خرد جامعه از توانگری خوبی برخوردار است اما این پول های پاک در حقیقت بدهی این صنعت به مردم است و باید در زمان سررسید به طور کامل تسویه شود.
به زبان ساده تر آنها که صندوق صنعت بیمه را با صندوق صدقات اشتباه گرفته اند در آینده بدهکار بیمه گذارانی می شوند که برای دریافت حق مسلم خود در صف های طولانی گرفتار خواهند شد.
نگاهی به فاجعه اوراق مشارکت و افتضاح بورسی اخیر این حقیقت را آشکار می کند که طمع دولت به سرمایه های صنعت بیمه چیزی جز خیز برداشتن برای شکستن کمر اقتصاد کشور نیست.
این هشدار را جدی بگیرید. این آخرین قطره های اعتماد عمومی است که در لوله اقتصاد باقی مانده و اگر با شبیخون زدن به سرمایه های بیمه این چند قطره هم تمام شود جان دادن اقتصاد از شدت تشنگی، دور و دیر نخواهد بود.
انتهای پیام