الفباخبر ، این روزها بازار نقل و انتقالات در صنعت بیمه داغ شده تا جائی که پس از استعفاء رئیس کل بیمه مرکزی، از تغییرات در پستهای کلیدی بزرگترین بیمه دولتی یعنی شرکت بیمه ایران سخن به میان میآید.
بر اساس اخبار منتشر شده، تغییرات در هیات مدیره نهائی شد و حسن شریفی و داریوش محمدی در هیات مدیره قرار گرفتند
تغییر مدیرعامل بیمه ایران نیز در دستور کار قرار گرفت و شریفی مدیر عامل شد.
تغییرات در پست مدیر عامل بیمه ایران در حالی رقم میخورد که این شرکت بیمه دولتی سالهاست طعم تغییرات مداوم مدیریتی را میچشد.
سوال اساسی از وزیر اقتصاد این است که آیا در تغییر مدیر عامل جدید، جایگاه بیمه ایران در پهنه اقتصادی کشور را در نظر گرفت؟
تنها ارگان دولتی که نام ایران بر آن میدرخشد سال ۱۳۱۴ یعنی ۸۶ سال پیش متولد شد تا سرآغاز بیمه گری حرفهای باشد.
در اولین روزی که شرکت سهامی بیمه ایران شروع بکار کرد مرحوم داور وزیر مالیه وقت که در حقیقت باید تاسیس شرکت سهامی بیمه ایران را تا اندازه زیادی مرهون علاقه و پشتکار او دانست خطاب به کارمندان بسیار معدود شرکت چنین گفت: من به شرکت بیمه جدید التاسیس به اندازه بانک ملی ایران علاقمندم و اهمیت این شرکت برای کشور به اندازه بانک ملی است. سعی کنید تشکیلات منظم و درستی داشته باشید و حتی از اول به تاسیس شعب در خارج کشور مثل بغداد و کراچی و بمبئی اقدام نمائید و کارمندان تحصیل کرده داشته باشید و آنها را برای فعالیت حاضر نمائید. البته اسم این شرکت به زودی در تمام دنیا معروف خواهد شد.
آیا با نگاهی به وضعیت بیمه ایران در شرایط فعلی، دولتها و مدیران منصوب شده میتوانند دفاع مطلوبی از عملکرد خود داشته باشند؟
از فراز و فرودهایی که بخصوص در ده سال اخیر بر این شرکت کهن رفته اگر بگذریم که بسیار در مورد ان سخن رانده شده؛ آیا بیمه ایران فرصتی دوباره برای آزمون و خطا دارد؟
وزیر اقتصاد قطعا میداند که بیمه ایران یک نهاد بازرگانی است و بی تردید سازمانهای تجاری، مدیران بازرگانی و آشنا به اصول بازار را میطلبند. مدیری که با شاخصهای بازار حرکت کند و بنگاهداری را به خوبی بداند.
مسلما وزیر اقتصاد بر این امر اشراف دارد که بیمه ایران سرمایه عظیمی برای اقتصاد کشور محسوب میشود که طی این سالها نه تنها باری بر اقتصاد نبوده که چالشها را نیز به جان خریده که نمونه واضح آن تکلیف بیمه ایران در قانون جهت کمک به ایفاء تعهدات بیمه توسعه میباشد. از سوی دیگر ظرفیتهای اتکائی بیمه ایران بخصوص در دوران تحریمها را نمیتوان نادیده گرفت.
بر این اساس، وزیر اقتصاد میداند که جوانگرائی و تجربه هر کدام به تنهائی نمیتواند یاریگر این ظرفیت بزرگ اقتصادی در کشور باشد و چه بسا بیمه ایران این روزها نیازمند نیروهایی آگاه به اصول بنگاهداری است تا بتواند این شرکت هشتاد و شش ساله را به ساحل آرامش برساند.
شاید لازم باشد وزیر اقتصاد نیم نگاهی به شرکتهای بزرگ بیمه دولتی و غیر دولتی در جهان بیندازد، شرکتهائی که نه تنها فرسوده نشدند بلکه رشد و توسعه یافتند.
بیمه ایران سابقه هشتاد سال بیمه گری در ایران است و قطعا جایگاه منحصر بفردی در بازار مالی کشور دارد جایگاهی حتی قابل اتکاءتر از بیمه مرکزی چرا که در کمتر کشور توسعه یافتهای ساختاری مانند بیمه مرکزی ایران دیده میشود این در حالی است که کشورهای مختلف دارای شرکتهای بیمه بزرگی، چون بیمه ایران هستند که نه تنها از اقتدار آنها کاسته نشده که رشد هم یافته اند.
بیمه ایران نیز طی سالها این ظرفیت را پیدا کرده و اگر چه طبق اصل ۴۴ قانون اساسی باید دولتی بماند، اما در صورت تغییرات در این زمینه قابلیت تبدیل شدن به بخش خصوصی و حتی یک شرکت بیمه بزرگ اتکائی را هم خواهد داشت.
مسلما بزرگترین سرمایه بیمه ایران، منابع انسانی آن است که میتوانند بار دیگر این شرکت را در مسیر توسعه قرار دهند، شرکت بیمه دولتی که طی این سالها روزگار سختی را گذرانده است.
وزیر اقتصاد حتما میدانسته که حفاظت از این سرمایه ملی با گماردن افراد متخصص استراتژیست و آگاه به مبانی مالی و بنگاهداری حاصل میشود که این شاخصها قطعا و مسلما به تجربه نیاز دارد.
انتهای پیام