الفباخبر ،دکتر علیرضا باقری در گفت وگو با خبرنگار ما در پاسخ به این که چگونه می توان دغدغه تورم را در فروش بیمه های زندگی با توجه به بالا بودن نرخ تورم در کشورمان مرتفع کرد، گفت: یکی از دغدغه های اصلی همین نکته است،می دانید که صندوق های بازنشستگی خیلی وضعیت خوبی ندارند، اگر شرایطی ایجاد شود که افراد بتوانند در کنار صندوق بازنشستگی که دارند، صندوق دومی نیز داشته باشند، که بیمه های زندگی آن را پوشش دهد،شرایط خوبی ایجاد می شود.
به گفته وی اگر ملاحظات این موضوع پیاده سازی و اطلاع رسانی شود و حجم زیادی از مردم بیمه زندگی بخرند، شرایط متحول می شود.
وی با بیان این که ما در سبد بیمه ای مان در برخورداری از بیمه های زندگی به نسبت کشورهای دنیا فاصله داریم، افزود:هرچه مردم بیشتر ورود پیدا کنند ، دغدغه سرعت تورم را پوشش می دهد و می تواند به عنوان منابع قابل اتکا و کمک کننده به بازنشستگی باشد، مضافا این که محصولات بیمه ای طیف های وسیعی دارد، ما درکمان از بیمه ممکن است معطوف به بیمه هایی باشد که الان خرید و فروش می شود، درحالی که کسی که بازنشسته می شود بخش زیادی از هزینه هایش مشمول مداوا و درمان و این گونه مسایل است،در حالی که شرکتهای بیمه ای در قالب بیمه های مکمل بخش زیادی از این ها را پوشش می دهند.
باقری ادامه داد: کلا هرچقدر در بیمه های زندگی رشد عددی و کمی داشته باشیم، شرایط استفاده از آنها با ثبات تر و با اتکای بیشتر می شود چون امکان سرمایه گذاری بیشتر می یابند.
وی با اشاره به عقب افتادگی کشورمان در استفاده از بیمه های زندگی در مقایسه با کشورهای پیشرفته نیز گفت:بعضی ها بیمه زندگی می خرند و چند سال نگه می دارند و بعد به خاطر شرایط تورمی ممکن است آن را بازخرید کنند ولی ما این بحث را می کنیم که محصولات بیمه ای و خدمات بیمه ای فقط نباید به این بحث محصور شود، الان جامعه بازنشستگان ما نیازهایی را دارند، طیف نیازهایشان خیلی وسیع است و شرکتهای بیمه با خلاقیت می توانند بسیاری از این انتظارات و درخواستها را پوشش دهند که بخش عمده آن کمک رسانی به بازنشستگی به عنوان یک صندوق دوم است.
وی افزود:اگر عزم جدی دراین خصوص اتفاق بیفتد و مردم حجم زیادی از بیمه های زندگی را به عنوان یک فرهنگ اقتصادی استفاده کنند؛ در این صورت کیفیت و کمیت خدمات نیز به ویژه برای بازنشسته ها متفاوت می شود که این در بسیاری از کشورهای پیشرفته نیز آزموده شده است.
گفت وگو از حسین بردبار
انتهای پیام