به گزارش الفباخبر - پنج ماه و نه روز زمان لازم بود تا بار دیگر هتل کوبورگ وین، میزبان نشستی باشد که بی تردید از مهمترین جلسات این روزهای جهان به حساب می آید؛ جلسه ای بسیار مهم در سطح بین الملل، که هم سیاسی است، هم اقتصادی و هم امنیتی؛ آن هم بر سر موضوعی که حالا قریب به دو دهه است ایران و جامعه بین الملل را وارد فازی تازه از چالش و آمد و رفت دیپلماتیک پس از انقلاب اسلامی سال 57 کرده است.
حالا خبرگزاری ها، خبر این جلسه را اینطور نقل کرده اند: دور جدید مذاکرات ایران و ۱+۴ و آمریکا در سطح معاونان و مدیران سیاسی وزیران خارجه این کشورها،در پایتخت اتریش آغاز به کار کرد.
این دور از مذاکرات وین، زیر سایه دو چتر مهم بین المللی قرار دارد؛ نخست تغییر هیات حاکمه دولتی در ایران و چرخش راهبردی دولت جدید در فهم و تحلیل روابط بین الملل و دوم، باور تازه دستگاه سیاست خارجی ایالات متحده در خصوص تغییر رویکرد دیپلماتیک و سیاسی ایران. این دو مهم، بی تردید مذاکراتِ در جریان وین را بدل به مذاکراتی سرنوشت ساز در معادلات بین المللی کرده اند.
موضوع این است که از سویی دولت ابراهیم رییسی بر این باور است سلف اش یعنی دولت حسن روحانی با حد زیادی از وادادگی سیاسی، طرفهای غربی مذاکرات را، در نقض حقوق جمهوری اسلامی ایران، بی پروا کرده است و از سوی دیگر، دولت جو بایدن در ایالات متحده نیز به رغم میل باطنی اش و علاقه بازگشت به برجام، باور دارد که کشتی بان را در ایران، سیاستی دگر آمده است و قرار نیست در بر همان پاشنه مذاکرات سابق بچرخد.
حالا حامیان دولت در ایران، نام مذاکرات وین راگذاشته اند، «مذاکرات رفع تحریم ها» و بر این رویکرد پای می فشارند که تمامی تحریم های هسته ای که پس از خروج دولت دونالد ترامپ از برجام بر ایران وضع شده، باید یکباره برداشته شوند و در سوی دیگر بازیگران بین المللی-عمدتا غربی و ذی مدخل در برجام-به رهبری آمریکا، معتقدند برداشتن یکباره تحریم ها، ممکن است ایران را-به گفته آنان-، غیر قابل مهار کند.
اکنون موضوع و دستور کار نشست جاری وین، نزدیک ساختن این دو دیدگاه به یکدیگر و یافتن راهی بینابین است که بار دیگر توافقی جهانی حاصل شود و بحران برنامه هسته ای ایران، سایه اش را-چنان که برای مدتی ذیل عنوان برجام رخ داد- از سر معادلات و روابط بین الملل و مجموعه مسایل خاورمیانه بردارد.
در این مذاکرات علی باقری کنی، معاون سیاسی وزیر خارجه، ریاست هیات ایرانی را بر عهده دارد و همچنین مهدی صفری معاون دیپلماسی اقتصادی، رضا نجفی معاون امور حقوقی و بین المللی وزارت امور خارجه، غلامرضا پناهی معاون امور ارزی و بین الملل بانک مرکزی، علی فکری معاون وزیر امور اقتصادی و دارایی، احمد اسدزاده سرپرست معاونت بین الملل و بازرگانی وزارت نفت و ابراهیم شیبانی رییس کمیسیون اقتصادی شورای راهبردی روابط خارجی به همراه تیم های کارشناسیشان،باقری را همراهی می کنند.ترکیب هیات اصلی مذاکره کننده دولت ابراهیم رییسی، اما تقریبا همان ترکیب قبلی است و تغییر قابل توجهی نداشته است.
در آن سوی میز هم جوزف بورل، رییس سیاست خارجی اتحادیه اروپا و هماهنگ کننده مذاکرات میان ایران و ۱+۵ به همراه هیاتهای سیاسی و دیپلماتیک انگلیس، آلمان، فرانسه، چین، روسیه و آمریکا در وین حضور دارند. البته هیات آمریکایی با توجه به خروج این کشور از برجام به طور مستقیم در مذاکرات حضور ندارد و توسط هماهنگکننده مذاکرات در جریان جزییات بحث قرار می گیرد.
باید اشاره کرد که مذاکرات احیای برجام در شش دور قبلی نیز بدون حضور رسمی هیات آمریکایی در اتاق مذاکرات برگزار شده است.این مذاکرات احتمالا چند روز به طول میانجامد و تا این لحظه هیچ ضرب الاجلی برای پایان این دور از گفتوگوها در نظر گرفته نشده است.
لازم به توضیح است که مذاکرات هستهای در آخرین هفته های کاری دولت دوازدهم به چارچوبی مشخص که بتواند به یک توافق محتمل برای رفع تحریمهای آمریکا برسد، نزدیک شده بود اما برخی مواضع ایالات متحده که از سوی ایران به «درخواستهای فرابرجامی» موصوف شدند، باعث شد مذاکرات به نتیجه نرسید و با فرا رسیدن انتخابات ریاست جمهوری در ایران در عمل مذاکرات به مدت سه ماه متوقف شد.
امروز شماری از رسانه های ایران در گزارش هایی به آنچه آنان «بخش مهمی از مشکلاتی که اجازه نداد طی شش دور مذاکرات در دولت گذشته، برجام احیا شود» پرداختند.
ظاهرا دیگر هیچ کس را نمی توان یافت که قبول نداشته باشد، رهبری مذاکرات و ایفای مجموعه تعهدات بین المللی در قبال ایران، در ید اختیار آمریکاست اما، رسانه های نزدیک به دولت در ایران بر این باورند که آمریکا قبل از خروج از برجام هم، به تعهداتش به درستی عمل نکرده و و رفتار این کشور، انتقادهای زیادی را، هم از سوی ایران و هم از جانب دیگر اعضای برجام در پی داشته است. پس از آن نیز با خروج یک جانبه از برجام به شدت تلاش و تصمیم چهار کشور عضو دائم شورای امنیت به علاوه آلمان و نیز اتحادیه اروپا برای توافق با ایران-که مورد تایید جامعه جهانی نیز قرار گرفت -را زیر سوال برده است.
باید یادآور شد که روی کار آمدن جو بایدن و تاکید او بر بازگشت به برجام اما بارقه امیدی را در دل ناظران سیاسی در ایران ایجاد کرد اما آنها معتقدند که این تنها در حرف بوده است و رویکرد جدی و عملی از سوی این دولت مشاهده نشده است.
ایالات متحده در گام نخست، بازگشت به برجام را به درخواستها و شروط جدیدی منوط کرد که مورد توافق و تایید ایران و حتی دیگر اعضای برجام نبود و دوم اینکه بسیاری از تحریمهای اعمال شده علیه ایران بعد از ۱۸ اردیبهشت۹۷ در عمل تمدید و تحکیم دوباره و چندباره همان تحریم های هستهای و اقتصادی در چارچوب برجام بوده است و دولت بایدن تاکید دارد که این تحریم ها را نمی تواند لغو کند.
آمریکاییها می گویند آمادهاند به تعهدات خود در برجام بازگردند و تحریمهای مغایر با آن را بردارند، امّا به عقیده برخی ناظران، رفتار آنها در مذاکراتی که تا کنون انجام شده این مساله را ثابت نمی کند.
موضوع حیاتی در این میان اما این است که کشوری که درصد قابل توجه تری از نیاز برای حصول توافق و احیای برجام را دارد، نه کشورهای غربی و چین و روسیه، بلکه جمهوری اسلامی ایران است که به گفته بسیاری از مقامات و دست اندرکاران اجرایی اش، با مشکلات عدیده ای در زمینه اقتصادی روبه روست و این همه، زیر سایه تحریم های طولانی مدت بین المللی به وجود آمده اند.
این را نمی توان انکار کرد که اکنون نبض اقتصاد یک کشور و یک ملت، نه در تهران و سایر کلانشهرهای ایران، بلکه در کلانشهری به نام وین می زند و میلیون شهروند در سراسر ایران منتظرند تا ببینند نتیجه «مذاکرات احیای برجام» و یا به تعبیر رایج رسانه های نزدیک به دولت در ایران، «مذاکرات رفع تحریم ها» در دور تازه چه خواهد شد؟
انتهای پیام