به گزارش الفباخبر ، قابل ذکر است استقلال بیشتر بانک مرکزی از دولت، ثبات نسبی بیشتر قیمتها و موفقیت سیاست هدفگذاری بانک مرکزی را به دنبال دارد.
در طول دههها سیاستگذاری اقتصادی در ایران، سیاستهایی اعمال شد که آثار مخربی را بر اقتصاد کشور گذاشت. یکی از آفتهای مهم اقتصاد ایران عدم استقلال سیاستهای پولی از سیاستهای مالی است، که عامل اصلی تحمل کسری بودجه به واسطه گسترش حجم نقدینگی و تورم بالا بوده است.
ایجاد استقلال به معنای واقعی کلمه برای بانک مرکزی، که موجب استقلال سیاست پولی از مالی میشود. استقلال بانک مرکزی چند نشانه دارد که اگر براساس آن عمل شود میتوان گفت بانک از حداقل استقلال برخوردار است.
الف- نحوه انتخاب رئیسکل: نحوه انتخاب رئیسکل بانک مرکزی یکی از موارد استقلال است. انتخاب رئیسکل بانک مرکزی باید بهگونهای صورت گیرد که وی وامدار سازمان خاصی نباشد. وظایف بانک مرکزی ایجاب میکند رئیسکل آن بدون واهمه و دغدغه وظایف و مسئولیتهای خود را انجام دهد.
ب-نحوه عزل رئیسکل: نحوه عزل رئیسکل بانک مرکزی نیز طبیعتا یکی از شاخصهای استقلال بانک مرکزی به حساب میآید. در بسیاری از کشورها، دوره ریاستکلی بانک مرکزی از دولت بیشتر است.
ج - نقش بانک مرکزی در تصمیمگیری سیاستهای پولی: در تمامی دنیا نهادهایی نقش سیاستگذاری پولی را برعهده دارند. در ایران این وظیفه بر عهده شورای پول و اعتبار بود.
کوچکسازی دولت و کاهش تدریجی کسری بودجه مستمر طی سالهای اخیر، این مهم باید از طریق قانون اعمال شود تا سیاستگذار اجازه انبساط اقتصاد بدون انبساط تولید را نداشته باشد. دولت باید در این خصوص استقلال داشته باشد، تا بانک مرکزی بتواند مستقل شود.
اعمال قاعده انضباط پولی، بدین معنا که رشد پولی بتدریج و گام به گام کاهش یابد و معادل رشد تولید به اضافه رشد بهروری گردد، در اینصورت رشد قیمتها به صفر نزدیک خواهد شد.
اگر که مسئولین کشوری قصد تصویب این طرح را دارند باید به موارد زیر توجه ویژه کنند.
1- تصویب این طرح سبب تقویت بنیه تولید و ایجاد کارایی و بازدهی بالا در تولید که بطور خودکار جذب نقدینگی به تولید را بدنبال دارد.
2- پرهیز از پوپولیسم که موجب اتلاف منابع و فشار بر نقدینگی و تورم می شود، اصولا سیاستگذار نباید شعارهایی را سر دهد و برای عملی کردن آن مجبور به پول پاشی شود. قاعدتا اهداف سیاستگذار باید با کارشناسی باشد و مبانی تولید و اشتغال را تقویت کند. بسیاری از سیاستها با تنظیمات و بدون دخالت مستقیم سیاستگذار قابل حل و فصل است.
3- تقویت اصولی و بنیادی بازارهای موازی با بازار کالاها و خدمات که ضربه گیر گسترش نقدینگی و تورم است.
4- برای استقلال بانک مرکزی شرط لازم، درک صحیح تصمیمگیران ارشد، نگهداری حرمت بانک، قوی بودن بدنه کارشناسی و قدرت بانک است و همچنین شرط کافی، قانون خوبی است که به رئیس کل بانک مرکزی اختیارات متناسب با وظایفش را بدهد.
5- باید تامین کسری بودجه از محل انتشار اوراق باشد، و این امر با استقلال بانک مرکزی، تفکیک بودجه ارزی و ریالی و اجرای درست عملیات بازار باز محقق شود.
6- رئیس کل بانک مرکزی باید فرد کارآزموده و متخصص، مسلط به مسائل پول و بانک باشد و در گذشته وقت زیادی را صرف شناخت مسائل پولی و بانکی کرده باشد. وی باید بر اساس اختیاراتی که قانون به او می دهد شخصیتی باشد که استقلال رای داشته و فورا تسلیم خواسته سیاستمداران نشود. او باید باور به استقلال بانک مرکزی داشته و نگاه ضد تورمی داشته باشد.
7- باید با باز تعریف وظایف بانک مرکزی، وظایف اصلی بانک مرکزی، حفظ ارزش پول ملی، متولی سیاست های پولی و کنترل تورم تعریف شود. نباید بانک مرکزی بعنوان ابزاری برای رفع و حل تمامی مشکلات اقتصادی تعریف شود و در اختیار سیاست گذار قرار گیرد.
انتهای پیام