رضا عابدی گناباد، کارشناس مسائل سیاسی در گفتوگو با خبرنگار سیاسی الفباخبر، بیان کرد: جریان اصلاحطلبی مدعی است که یکدستشدن قدرت در زمان ریاست جمهوری احمدینژاد رخ داده است. اما زمانی که آن دوره بررسی را میکنیم، فضای حاکمیتی یکدستی وجود ندارد؛ زیرا هاشمی رفسنجانی در کشور قدرت داشت و یا نهادهای اصلاح طلب در حوزههای مختلف فعال بودند.
عابدی گناباد تصریح کرد: یکدستشدن قدرت میتواند مزایایی داشته باشد؛ برای نمونه درگیریها، تنشها و مجادلات سیاسی در کشور با یک اجماع نظر رفع میشود. از زمان ریاست جمهوری احمدینژاد در سال 84 و به ویژه سال 88 به بعد مجادلات سیاسی در کشور شدت گرفت و یک تصمیم قاطع در امور مختلف کشور لحاظ نمیشد و برای هر موضوعی هزینههای جانبی ایجاد شد. برای مثال در مواجه با برجام برخی خیانت و عدهای دیگر آن را رفع کننده سریع مشکلات میدانستند.
وی افزود: از پیامدهای مثبت یکدستشدن قدرت پیشبرد امور و انجام کارهای بزرگ است. به گونهای که دیگر بهانهای وجود نداشته باشد و مجادلات سیاسی که مردم را به معنای واقعی خسته کرده است، کاهش پیدا کند.
این کارشناس مسائل سیاسی ادامه داد: در بعد نظارتی، یکدستشدن قدرت میتواند آسیبزا باشد. زمانی که تمام حاکمیت از یک جناح باشند در بحث نظارت امکان دارد خللی ایجاد شود. البته با توجه به رشد رسانهها به ویژه گسترش فضای مجازی و سواد رسانهای، مطالبهگری مردم افزایش مییابد و این آسیب کنترل میشود.
عابدی گناباد بیان کرد: این امکان نیز وجود دارد که آسیبهای تصمیمات غلط اتخاذشده مسئولین از طریق رسانهها و فضای مجازی توسط مردم و یا نخبگان مطرح و مانع اجرای آن شوند.
این کارشناس مسائل سیاسی در پایان تأکید کرد: یکدستشدن قدرت آثار مثبت و منفی به همراه دارد که مطالبهگری از طریق فضای مجازی پیامدهای منفی آن را کاهش میدهد. برای مثال در خوزستان، رسانهها در حال بازتاب مشکلات مردم و مانع موفقیت جریانهای رادیکال و برانداز میباشند.
انتهای پیام