به گزارش الفباخبر به نقل از سلام نو، قریب به سه ماه به انتخابات ریاست جمهوری باقی مانده است، در این میان به نظر میرسد اصلاحطلبان دچار بلاتکلیفی ناگزیری شدهاند، از یک سو رگه های اختلاف در این جریان دیده می شود و از سوی دیگر نگرانی از بابت ردصلاحیت ها هر روز بیشتر از قبل می شود.
ابراهیم اصغرزاده از چهرههای سیاسی اصلاحطلب در بخشی از گفتگوی عیدانه که مشروح آن در ایام نوروز منتشر خواهد شد، در پاسخ به این سوال که سه ماه تا انتخابات، زمان باقی مانده، اما هنوز معلوم نیست اصلاحطلبان با خودشان چند چند هستند و به نوعی بلاتکلیف هستند بدین گونه که بخشی از اصلاحطلبان میگویند برای انتخابات میآییم اما در مقابل بخشی نیز میگویند نمیآییم. دلیل این وضعیت دوگانهای که در اصلاح طلبان به وجود آمده، چیست؟ گفت: اصلاح طلبی جنبش کثیرالاضلاع و وسیع الطیف است. در کلیت به نوعی از سیاست اشاره میکند که قصدش تغییر وضع موجود است. ولی در مفهوم مانند بسیاری از واژههای دیگر دارای مفهوم و معنای ذاتی نیست بلکه اعتباری و پراگماتیک است. موجودیت جزمی ثابت و یکدست ندارد ولی میتوان پروژه اصلی آن را مشروطهخواهی دانست. در شرایط گوناگون و متفاوت، میتواند بواسطه نیروهای مختلف که دارای اندیشه و اهداف متفاوتی هستند، معنا و مفهوم لغزنده و گاه حتی متضاد بخود بگیرد. نمونه آنکه قبل از انقلاب واژههایی مثل خلق، چریک، انقلاب، مصلحت و رفورم از نظر مفهومی نزد ما جنبه مطلق و ذات گرایانه داشت. ذاتگرایانه بدین معنا که انقلاب و انقلابی را ذاتا مترقی، آزادیخواهانه، عادلانه و در جهت منافع مردم، جامعه و کشور میدانستیم و برعکس، میانه رو، ملی گرا، لیبرال و پارلمانتاریست را ذاتا سازش کار و در خدمت تحکیم ساختار سیاسی موجود می شناختیم.
او افزود: از سوی دیگر، از نظر حکومت و حامیان غربی شاه، انقلاب و انقلابی ذاتا خرابکار، هرج ومرج طلب، به ضرر کشور، و میانه رو ها و رفرمیست ها ذاتا مترقی و متجدد شناسایی میشدند. در مورد هویت و محتوای اصلاح طلب بودن باید گفت مقتضای اصلاح طلبی نقد وضع موجود، ریشه یابی و چاره اندیشی چالشها و اَبَرچالش های موجود است. هرچه نقد بیشتر متوجه ساختار و ریشه ها و زیرساخت ها گردد اصیل تر شناخته شود. علاوه بر دکترین و ایدئولوژی، سیستم قدرت و منشاء قدرت آفرینی هم باید مورد کنکاش و پرسشگری قرار گیرد.
رییس کمیته سیاسی جبهه اصلاحات ایران ادامه داد: این قضیه باعث دوپارهگی اصلاحات شده، طرفداران اصلاحات حداقلی و حامیان اصلاحات حداکثری. از نظر من هم یکپارچگی تفکر اصلاحی نه مطلوب است و نه اساساً ممکن. گروه اول اصلاح طلبان محافظه کار کسانی اند که خواهان کسب و باقی ماندن در قدرت به هر قیمت هستند. جنبش های اجتماعی را مزاحم می شمارند و کسب حقوق شهروندی در برنامه آنها اولویت ندارد. راهبرد “بهبودخواهی حکومتی” را تجویز میکنند. ثقل راهبرد بهبودخواهی حکومتی ضمن اعلام وفاداری به کلیت نظام، اعلام این موضع است که به هر قیمتی و بدون هیچ سهم خواهی برای رفع بحران بی ثباتی حاضر به همکاری با حکومت هستند.
انتهای پیام