به گزارش الفباخبر، تصمیم عجیب این بود که پس از برداشتن نرده ها نگهبان های روزانه پارکها را هم برداشتند.
اینها در تهران خودمان اتفاق افتاد! عدهایآمدند و گل ها را چیدند و بردند.
دوباره در پارک ها گل کاشتند و آنقدر این کار ادامه پیدا کرد تا مردم فهمیدند گل در پارکها زیبا تر و نچیدن آن بهتر است.
مردم اختیار داشتند که با ادامه بدهند اما آزادانه نکندن گلها را انتخاب کردند و امروز کسی دست به گلها ی پارکها نمیزند!
فرهنگ استخوان بندی محکمی دارد و تغییر در آن ساده و سریع نیست.
در اروپا به رفتگران می گویند "مهندس بهداشت" به آنها حقوق بالایی میدهند و با ۱۵ سال سابقه کاری بازنشسته می شوند.
کسی هم از پذیرش این شغل ابایی ندارد و فارغ التحصیلان رفتگر بسیارند چون فرهنگ آنها در استخوان بندی محکم خود به این باور رسیده است که کار کردن مهمتر از هر چیز دیگری است و بیکاری ترحم آور است.
از وقتی که نرده پارکها از جا کنده شد دیگر کسی گل ها را نچید اما بالاخره زمان برد، یک جا کار شروع شد و یکجا به نتیجه رسید، شاید حدود دو سال یا بیشتر!
آنهایی که با زباله شدند الان آدم های ثروتمندی هستند و برای برنده شدن در مزایده جمع آوری زباله های خشک حاضرند هزینههای زیادی بدهند.
حالا دیگر زباله آشغال نیست اگرچه سختی کارش همچنان برای رفتگران باقیست.
ما به دست های حاضر در مزایده های جمع آوری زباله کاری نداریم بلکه به دستهایی کار داریم که جارو به دست پیک بهداشت محله ما هستند.
این دست ها متعلق به پیک های بهداشتی هستند یا متعلق به آشغالی ها؟
ما با اختیار خود همانطور که گلهای پارکها را نچیدیم.
بیایین از میان این دو اسم "پیک بهداشت" و "آشغالی" یکی را انتخاب کنیم.
فکر می کنید چقدر زمان می برد تا ما از عنوان "پیک بهداشت" استفاده کنیم؟
به نظرم در این چند سطر اگر نرده های پارک ها را در کنار واژه آشغالی قرار دهیم باید گلهای پارک را در کنار "پیک بهداشت" بگذاریم.
انتهای پیام