به گزارش الفباخبر ، فروغ وراوی پور ، یکی از گردشگران و تورگردانان ایرانی دارای سابقه گردشگری جهانی است. وی درباره ایران با سایر تورگردانان دنیا صحبت کرده و آنان گفته اند که ایران تنوع آب و هوایی بسیار زیادی دارد. گوناگونی مناظر طبیعی ایران به قدری زیاد است که بیابان ، جنگل انبوه ، کوهستان ، دریا ، کویر ، بیابان ، صحرا ، جنگل تنک ، همه و همه در آن قرار دارند.
جدا از این ، ایران باستان بسیار متمدن بود و با وجود آثار باستانی در این بخش از خاورمیانه ، نگین گردشگری تاریخی جهان به شمار میرود.
در واقع ایران چه از نظر تنوع تاریخی و فرهنگی و چه از نظر گوناگونی مناظر طبیعی در جهان سرآمد است.
طی گفتگو با خانم فروغ وراوی پور ، پرسشهایی مطرح شد که پاسخ این سوالات به شدت برای گردشگران ، تورگردانان و فعالان گردشگری ایران سودمند است. هتلداران و افرادی که مسافرخانه دارند و رستورانها و فعالان صنایع دستی ، همچنین هنرمندان و عکاسان و نقاشان ، همگی میتوانند از این اطلاعات استفاده کنند تا گردشگری ایران پیشرفت نماید.
از این تورگردان پرسیدم چرا صنعت گردشگری به قدر کافی مورد توجه ایرانیان قرار نگرفته است؟
فروغ وراوی پور گفت : کشور ما اکنون با کشورهای توسعه یافته ، چه از نظر فرهنگی و چه از نظر علمی و اقتصادی زمین تا آسمان فرق میکند. توجه به گردشگری و محیط زیست یا بیمه با هرم مازلو و اقتصاد رابطه دارد ؛ افرادی که درگیر نان شب هستند و نیازهای اولیه از جمله مسکن یا خوراک سالم و کافی دغدغه آنهاست ، به هیچ عنوان نمیتوانند از پله اول هرم مازلو بالا بروند و به توسعه فکر کنند. از نظر فرهنگی طی ۳۰۰ سال اخیر ، افول فرهنگی وحشتناکی داشته ایم که همچنان در شیب دریدگی با سرعت باورنکردنی در حال سقوط هستیم. تمام آرزوی جهان سومیها ماشین لاکچری یا همسر زیباست !
کمتر کسی دغدغه این را دارد که باورها و آداب و رسوم خرافی را کنار بزند تا خودش و کشورش رشد کند. به ندرت مشاهده شده که کسی عاشقانه بخواهد تاریخ کشورش را مطالعه کند یا نگاه علمی داشته باشد.
گردشگری مورد توجه کسی قرار میگیرد که زبان خارجی بلد باشد ، کتاب بخواند ، فیلم ببیند ، حتی شده با سختیها بسازد و سفر کند. در واقع یک انسان فرهنگی و عاشق تاریخ و زبان و جغرافیا به گردشگری علاقه نشان میدهد و این فرد بدون اینکه ذهن باز و بسیط داشته باشد ، قادر نیست افقهای گردشگری را چه از نظر اقتصادی و چه از نظر فرهنگی ببیند.
معمولاً ذهنها امروزه بسته است و تعصب بیشتر از هر زمانی حکمفرمانی میکند.
کنجکاو شدم تا بدانم رابطه تعصب با گردشگری چیست؟
وی پاسخ داد : ذهن متعصب به خاطر باور به خرافات به هیچ عنوان اختلاط فرهنگی را نمیپذیرد و مثلاً میگوید من اهل فلان شهر هستم و از شهر دیگر بدم میآید و سپس با گفتن جوکهای قومیتی و تمسخر سایر قومیتها ، خودش را قانع میکند که از دیدن جاذبههای تاریخی ، طبیعی و فرهنگی آن شهر محروم شود.
فرد دگم چه زن باشد و چه مرد ، نمیتواند بپذیرد که همسر یا فرزندش برای سفر کاری یا آموزش به گردشگری بپردازد و خودش هم حتماً باید حضور داشته باشد که از نظر اقتصادی گاهی چنین چیزی که تمام اعضای خانواده همزمان سفر کنند ، ممکن نیست.
جدا از این فرد مرتجع زمانی که فرهنگ متفاوتی را ببیند ، مدام به مقایسه و قضاوت و تحقیر آن فرهنگ و آداب و رسوم میپردازد و نمیتواند به صورت شاهدانه به تاریخ سایر ملل نگاه بیاندازد.
وراوی پور افزود : خداوند همه انسانها را برابر و آزاد آفریده و تنها چیزی که ارزش آدمها را متمایز مینماید ، علم، حکمت، بینش والا و اشراف به مهارت است.
اعتبار آدمی هیچ ربطی به نژاد ، جنسیت ، قومیت ، لهجه ، گویش ، رنگ پوست و مو ، قد ، چاقی و لاغری و شکل ظاهری ندارد. مهم بینش و دانش آدمی است.
لا به لای صحبتها حس کردم سفر زنان با مشکلاتی مواجه است ؛
جویا شدم تا بدانم مشکلات گردشگری زنان چیست؟
وی اینگونه توضیح داد : برخی زنان ما شادابی و نشاط کافی برای گردشگری ندارند ، چون سالهاست سرکوب شده اند و این سرکوب تاریخی بالغ از ۳۰۰ سال مشاهده شده است. آنها از آزادی محروم بوده و حق انتخاب نداشته اند.
بعضیها خودشان را متدین نشان میدهند، اما در واقع از نام خدا و پیامبر سو استفاده میکنند و دین مبین اسلام را زیر سوال میبرند تا به گردشگری ضربه بزنند و با این روش ، افرادی را از خداوند مهربان و دین دور میکنند.
باید جلوی این کژفهمیها و تعصبات پوچ و بی منطق پوشالی گرفته شود ، چون گردشگری به تنهایی میتواند ایران را به یکی از ثروتمندترین کشورهای جهان تبدیل کند و فشار اقتصادی از روی مردم برداشته شود.
فروغ وراوی پور باور دارد که تعصب نسبت به قومیت و باورها یا جنسیت زدگی ، آفت گردشگری است.
از او سوال کردم که خودبزرگ بینی و خودپسندی چطور میتواند به گردشگری ضربه بزند؟
این گردشگر بین المللی گفت : خودبزرگ بینی و اینکه فکر کنیم فقط ما راه درست را میرویم و همه در اشتباه هستند، نشان از نادانی فراوان دارد. اگر ما درست فکر میکردیم ، اوضاع فساد و فقر و اقتصاد ایران دیگر اینگونه نبود.
ما میتوانیم از سایر کشورها درس عبرت بگیریم و گردشگران را به خاطر تفاوت فرهنگی از خودمان نرانیم.
تمام انسانها با هم تفاوت دارند و پنج انگشت مانند یکدیگر نیستند ؛ زورگویی و تحمیل عقاید به افراد خارجی اصلاً کار درستی نیست و آنها در هر حال به سبک و سلیقه خودشان زندگی میکنند.
در بطن گفتگو ، خواستم بفهمم چه چیزی موجب دلسرد شدن گردشگر خارجی از ایران میشود؟
فروغ وراوی پور ادامه داد : وقتی گردشگران خارجی مهمان کشور ما هستند ، هر رفتار نامناسبی موجب میگردد نام ایران و ایرانی در ذهن جهانیان خراب شود.
اینکه آنها چه میپوشند ، چه میخورند ، کجا میروند و در حریم شخصی چه کار میکنند ، به ما ربطی ندارد ، آنچه به ما ربط دارد این است که مراقب باشیم به طبیعت ایران آسیب نزنند یا به آثار تاریخی صدمه وارد نکنند.
همچنین باید مراقب باشیم کشورمان را به عنوان یک کشور بی نظم و بی قانون که پر از زباله است یا آلودگی زیست محیطی دارد، معرفی نکنند.
دخالت در زندگی شخصی آنان و سبک زندگیشان ، کار انسانهای شریف نیست و اگر ادعای تمدن چند هزار ساله داریم، این رفتارها با آن ادعاها به هیچ صورت همخوانی ندارد.
در واقع تحمیل عقاید به گردشگر ، توهین و تمسخر او به خاطر ظاهرش ، خراب بودن آثار فرهنگی تاریخی ، محیط زیست آلوده و تجسس در زندگیاش ، او را از سفر و گردشگری ایران دلزده و دلسرد میکند.
تقاضا کردم خانم وراوی پور در مورد مشکلات هتلها و رابطه با گردشگری توضیحاتی دهد.
هتل و مسافرخانه ایرانی باید چگونه باشد که گردشگران را جذب کند؟
او اینطور جواب داد : برخورد دوستانه و مناسب با گردشگران ، غذای سالم و خوش طعم که به موقع تحویل داده میشود ، نظافت هتل و وسایل هتل از موضوعاتی است که خوشبختانه در ایران تا حدودی به آن توجه میکنیم.
اما مسافرخانهها گاهی بسیار آلوده هستند و رفتار انسانی با گردشگران نمیشود. متاسفانه در برخی مسافرخانهها ، خدمات دهی اصولی و به موقع و نظم وجود ندارد.
یک برخورد نامناسب با گردشگر خارجی کافی است تا او نسبت به سفر مجدد به ایران دلسرد شود و به اطرافیانش بگوید که آنها هم به ایران سفر نکنند.
کنجکاو شدم که دریابم چرا نسبت به امکانات مسافرخانهها توجه کافی وجود ندارد؟
وی شرح داد : فرهنگ احترام در کشور ما کمرنگ شده و به کسی احترام میگذاریم که پول بیشتری بپردازد !
این فرهنگ جاهلی باید با آموزش درست در مدارس و دانشگاهها زدوده شود و مسئولان مسافرخانهها به علت گرفتن پول کمتر ، به افراد گردشگر بی احترامی نکنند و حرمت انسان و انسانیت را حفظ نمایند.
پرسنل مسافرخانهها نیز چون حقوق کمتری میگیرند ، از زیر بار مسئولیت شانه خالی میکنند و در نظم مسافرخانه اخلال ایجاد مینمایند.
موضوع دیگری که ذهنم را مشغول میکرد ، این بود که چرا گردشگران افغانی از ایرانیان گلایه میکنند؟
او جواب داد : بعضی از ما مداوم لهجه آنان را با جوکها مسخره میکنیم و میگوییم افغانیها زیر دست ما هستند !
این رفتارهای قرون وسطایی شایسته و برازنده ایرانیان نیست و اگر مانند برده داران رفتار کنیم ، آبرو و اعتبار جهانی خود را از دست میدهیم.
اگر با خودمان اینطور رفتار میشد ، تحمل نمیکردیم.
اینکه آنان به دلیل ترکیب شدن با زردپوستان ، چشم بادامی دارند یا در اثر کار زیاد پوستشان آفتاب سوخته شده ، توجیه قانع کنندهای برای تحقیر یا تمسخر نیست.
افغانها ادبیات فاخر ایران را حفظ کرده اند و از نظر دوران تاریخی بشری ، به تازگی از ایران جدا شده اند و همزبان ما میباشند.
بسیاری از آنها با ایرانیان ازدواج میکنند و برخی تحصیل کردههایشان از تحصیل کردههای ایران ، با فرهنگتر و خونگرمتر هستند.
بهتر است خودمان را اصلاح کنیم و ببینیم در درون ما چه علم و بینشی وجود دارد ، چون هیچکس ظاهرش را خودش انتخاب نکرده ، اما به دست آوردن علم و دانش اکتسابی است.
چرا مهاجرت مردم افغانستان از ایران افزایش یافته است؟
وراوی پور به صورت اجمالی پاسخ داد : ارزش پول ایران در حال کاهش است و آنان دیگر کار اقتصادی در کشور ما را مقرون به صرفه نمیدانند.
افغانها به کدام کشورها مهاجرت میکنند؟
وی اضافه کرد : آنها به علت پشتکار بالا و پیشرفت در رشتههای معماری و فنی ، به لهستان ، سوئد ، دبی و سایر کشورها مهاجرت میکنند.
عاملی که آنان را از کشور افغانستان فراری داده، جنگ داخلی است اما پشتکار و تلاش شبانه روزی موجب شده از نظر علمی و مهارتی در سایر کشورها رشد کنند.
پس از صحبت در مورد افغانیها ، خواستم جمع بندی صورت بگیرد و به شکل خلاصه بگوید که
موانع گردشگری ایران چیستند؟
فروغ وراوی پور گفت : تحمیل عقیده به گردشگر ، تمسخر به خاطر لهجه و ظاهر ، بی احترامی به خاطر میزان پولی که به گردشگر میپردازند ، آلودگی محیط زیست و وجود زباله ، تخریب طبیعت و آثار باستانی ، جنسیت زدگی ، تعصبات و خرافات ، قومیت ستیزی و در یک کلمه مشکلات فرهنگی و اقتصادی ملت ایران موجب میشود آنان خودشان مانع رشد گردشگری باشند. پای آتش سوزی سریالی به صنعت توریسم هم باز شده و برخی آثار تاریخی و فرهنگی در کنار آثار طبیعی صدمه جدی دیده اند.
در پایان از ایشان خواستم راهکاری برای مشکلات فرهنگی و اقتصادی ایران در رابطه با گردشگری ارائه بدهد و
او خاطرنشان کرد : آموزش و پرورش و وزارت علوم باید به فکر آموزش و فرهنگسازی برای کودکان و نوجوانان باشد و و آنان را برای کار اقتصادی مولد آماده نماید.
گردشگری مجازی با واقعیت افزوده میتواند در دوران شیوع کرونا یکی از بهترینهای راههای توسعه این صنعت باشد.
بسیاری از مشاغل ایران در حال حاضر کاذب هستند و فرهنگ گردشگری در کشور ما جا نیفتاده است. گردشگری صرفاً یک تفریح نیست ، گردشگری یک کار اقتصادی بسیار غنی در تمام جهان به شمار میرود و اگر نگاهی به ترکیه بیاندازیم ، اهمیت گردشگری را درک میکنیم.
انتهای پیام