سال ۱۳۹۸ در حالی آخرین لحظات نفسگیر خود را می گذراند که آوار ناخوشایند و ناخواسته ای بر در و دیوار کشورهای مختلف دنیا به وسعت ۱۴۲ کشور کشیده است.
این درحالی است که شنیده های تلخ و شیرین حکایت از فعالیت بسیار گسترده ای از سوی مردم و شماری از مسئولان در قالب پویش های مردمی درحال شکل گیری بوده و با هدف مبارزه جدی با کرونا، این ویروس دردسرآفرین دارد.
فوت بیش از یکهزارنفر از مردم گویای عمق یک فاجعه کم نظیر خبر می دهد که اگر تدابیر و برنامه ای خاص در کشور اجرا نشود، ممکن است آثار تخریبی و ادامه دار آن مدتها کشور را با بحران های بی شماری مواجه کند.
خبرهای خوب از همان کشوری بیرون می آید که مهد و محل بروز این بیماری بود، چین حالا اگرچه در صحت آن تردیدهایی وجود دارد اما گفته می شود کرونا را زمین گیر کرده و شمار مبتلایان در این کشور هم اینک از انگشتان یک دست نیز فراتر نمی رود.
مرگ دهها متخصص و جراح و پزشک نیز در کشور بر تلخی های کرونا سایه افکنده است اما وقتی تمام نیروهای مراکز بهداشتی و پزشکی کشور بسیج شده اند تا این ویروس بدخیم را کنترل کنند، شنیده هایی با ساز ناکوک، بهت و حیران بسیاری را برانگیخت.
شماری از همین عزیزان ما که اتفاقا مسئولیت نیز دارند، به بهانه واهی ابتلاء به کرونا یا در جزایر دور دست و جنوبی کشور درحال گذراندن اوقات خود هستند و یا اینکه در شهرهای مختلف خودقرنطینگی پیشه کرده اند، بگونه ای که انگار ژن برتر همان هایند و خانواده هایشان.
درباب قرنطینه روایات مختلفی را می شنویم و حکایت از آن دارد که چنانچه فردی به ویروس گرفتار شود، او را تحت الحفظ در اماکنی تحت نظارت قرار می دهند و به او اجازه نمی دهند حتی با خانواده خود نیز ارتباط گیرد!
حال وقتی می شنوی رییس فلان دانشگاه علوم پزشکی در شهر و دیاری که کرونا امان از مردم آن شهر را ربوده، بجای قرنطینه شدن و تمکین به چنین شرایطی دست زن و بچه اش را می گیرد و همه چیز را به امان خدا رها می کند، ناگاه با دیدن چهره مصمم پزشکان و پرستارانی که دیگر در جمع ما نیستند و شهادت را برگزیده اند، احساس شرمساری می کنی.
کاش وزارت بهداشت، درمان و آموزش پزشکی که سردمدار مبارزه با کرونا لقب گرفته، آمار رسمی و البته صحیحی از مدیران و مسئولان (تحت پوشش خود را که مبتلایان به کرونا نامیده اند) ارائه گر باشد.
کاش از ایشان توضیح بخواهد و یادآور سوگند معروف پزشکان به این قرنطینه گزیدگان عافیت اندیش باشد و در نهایت حتی به همین کمترین درخواست تن بسنده نماید که فهرستی از ایشان با عنوان مسئولیت ایشان را به مردم تقدیم نماید و توضیح بخواهد که این روزها به چه بهانه ای شانه از بار خدمتگزاری خالی کرده اند.
جواد دباغی مقدم
انتهای پیام