آنها که رسانه و خبر را می شناسند، بخوبی آگاهند «اهل رسانه» اهل ترک وطن نیست! اهل رسانه یک متخصص آگاه به ظریف ترین و پیچیده ترینِ پازل های آگاهی اعم از خودآگاهی درونی و بیرونی است. او نکات و رویدادهای داخلی و خارجی را می شناسد، او یک تحلیلگر و راوی وقایع بی کم و کاست است. تعریفی که تا پیش از این از روزنامه نگار و پس از آن خبرنگار می شود را حتی اگر از منابع تحقیقاتی بنگاه ها و آکادمی های مختلف بیرون بکشیم، با واژه های شگرفی روبه رو خواهیم شد که مجبوریم بازنگری های فراوانی در این حوزه انجام دهیم.
اهل رسانه، یک آدم "اهل" است! او زدو بند را درک می کند، او توان ادراک پیچیده ای دارد و می تواند در یک آنِ واحد چندین و چند موضوع را بدرستی تفکیک و تمیز دهد. قدرت تشخیص او هیچ گاه به او اجازه نمی دهد، اندیشه و آمال و رفتارش به ساز کسی کوک شود.
اهل رسانه اهل کسب قدرت و اعتبار فانتزی و عناوین و القاب نیست که بتوانی متنی را به دست او بدهی که سراسر آن مطلب، سرشار از عیب و ایراد باشد، چه بسا پر از غلط های فاحش، دروغ و دبنگ و تهمت و افترا باشد.
بنابراین کسی که با عنوان روزنامه نگار باشد پیش از هرسوگندی، متعهد به حفظ کیان و بقای نظام و سیستم درونی مملکت خود است. پس هر سیستمی که قدرت را به کف بگیرد، قاعدتا روزنامه نگار در الفبای آن قاموس (قدرت) هیچ امتیازی را جست وجو نمی کند. او کیان و عزت کشور و حب وطن دارد.
او را نمی توانی ببری پشت تحریریه و میزی بکشانی که ضد اعتقادات و تفکرات جاری مملکتش برای این و آن خوش رقصی محض کند! فلذا اگر امروز در تلویزیون های بیگانه، خبرگزاری ها، رادیو و مکتوبات منتشر شده در دامان غرب وشرق چهره هایی را می بینید که اتوکشیده، مسواک زده و با عطر و ادکلن های رنگارنگ مشغول نشخوار مطلبی هستند که نه از آن سردرمی آورند و نه می فهمند قرار است طی پروسه ای زمانبر، به تحرکات داخلی و خارجی که علیه میهن و زادگاهشان دامن بزند (باید تردید کنی و عینکی بر چشم بزنی تا بهتر چهره اش را به تماشا بنشینی) حال می خواهد به هر علتی هم باشد، باشد فرقی نمی کند؛ مهم این است که نباید حرفه و شخصیت من و تو جریحه دار از انگ های مختلف شود.
بنابراین اهل رسانه کارایی خود را در همین درون میهن و زادگاهش جست وجو می کند و هرچه توان دارد به کار می بندد تا زبان حال مردمش شود. «اهل رسانه» اگر اهل باشد نه از آبشخور اصول و نه از بزنگاه اصلاح، نه از آستین راست و نه از ردای چپ، روزگار می گذراند. او شخصیتی ممتاز دارد که هویتش استقلال شخصیتی او را ساماندهی می نماید. پس!
اگر فریفته ای را دیدی که تحت این عنوان به عاریت گرفته و فی الواقع سرقت شده، پشت میزی نشسته و دور از «وطن» خوش رقصی کلمات و عباراتی را می کند که مذاق (خوش آمده) دشمنان قسم خورده این آب و خاک حرف می زنند و از امکانات بسیار روزآمد و به روز شده و تجهیزات زراندوزشده خبر بهره می برند و هر اراجیفی را تحت عنوان خبر و تحلیل برایتان می خوانند، شک نکنید که هویت او عاریتی است و هیچ اعتبار حرفه ای و انسانی ندارد.
روزنامه نگار واقعی، با کمبودها و ناسازگاری ها ساخته و بازهم می سازد. ساکت نیست حرف می زند اگرچه بی هیچ بلندگو و حمایتی هم که باشد، از اسب می افتد اما شخصیت و اصالتش هرگز بر روی زمین و یا پشت میزهای این و آن نخواهد افتاد.
انتهای پیام