آیا زمان برای حذف صفرها مناسب است؟
الفبا-حسین بردبار: تردیدی نیست که حذف چهارصفر از پول ملی آثار مثبتی همچون سهولت محاسبات و نوشتارهای ارقام ریالی، تعریف ارزش بیشتر برای هرواحد پول ملی و نزدیک شدن ارزش واحد پول ملی به نرخ برابری آن با پشتوانه طلا و برخی فواید دیگر می تواند در پی داشته باشد اما چالشهای موجود بر سر راه این اصلاحات پولی ، پرسش بزرگی را در اذهان کارشناسان ایجاد می کند که آیا زمان برای حذف چهار صفر درشرایط فعلی کشور مناسب است یا خیر؟
الفبا-حسین بردبار: تردیدی نیست که حذف چهارصفر از پول ملی آثار مثبتی همچون سهولت محاسبات و نوشتارهای ارقام ریالی، تعریف ارزش بیشتر برای هرواحد پول ملی و نزدیک شدن ارزش واحد پول ملی به نرخ برابری آن با پشتوانه طلا و برخی فواید دیگر می تواند در پی داشته باشد اما چالشهای موجود بر سر راه این اصلاحات پولی ، پرسش بزرگی را در اذهان کارشناسان ایجاد می کند که آیا زمان برای حذف چهار صفر درشرایط فعلی کشور مناسب است یا خیر؟
یکی از چالشهای حذف چهارصفر موضوع آثار تورمی آن و نحوه برخورد واحد پولی جدید با تکانه های تورمی است که هرازگاهی دامن اقتصاد را به دلیل ساختارهای نامناسب بانکی و پولی موجود درکشور می گیرد.
به عنوان مثال اگر شرایطی شبیه سالهای 91 و 97 درکشور ایجاد شود که در مدت زمانی کوتاه ارزش برابری واحد پولی ملی با ارزهای رایج دنیا حدود 3برابر کاهش یافت ، واحد پولی جدید چگونه برخوردی با این شرایط خواهد داشت؟
مسلما وقتی که 4 صفر حذف شده باشد، هر یک واحد جدید، معادل 10هزار واحد پول ملی فعلی یعنی ریال ارزش دارد، بنابراین ضربه و آسیب تورمی ناشی از کاهش ارزش پول ملی جدید درصورت گستردگی آن شبیه شرایطی که ذکرشد (شبیه سالهای 91 و 97) به مراتب مهلک تر و دارای مخاطرات جدی تر و آثار مخربتری بر فاصله طبقاتی و سایر شاخصه های اجتماعی و اقتصادی است. با همین نگاه مساله گرد شدن اعداد خرد در واحد پولی جدید به سمت ارقام بالاتر نیز ممکن است بر این آثار تورمی احتمالی بیفزاید.
مثلا 3.7 تومان در واحد پولی جدید معادل 3700تومان فعلی است که امکان دارد به راحتی در محاسبات به سمت 4 تومان واحد پولی جدید گرایش پیدا کند.البته این چالش با تعریف واحد خرد پولی قابل حل است اما این واقعیت قابل انکار نیست که درشرایطی که نرخ تورم سالانه به بالای 40 درصد رسیده است و نرخ سود بانکی برخلاف مصوبه شورای پول واعتبار برای اعمال نرخ 15 درصدی ، درعمل حدود 20 درصد است، بستر برای تکانه های شدید تورمی کاملا مهیا است و درچنین شرایطی تبعات ناشی از کاهش قدرت پول ملی درصورت داشتن یک واحد پولی ارزشمند به مراتب مخرب تر از واحد پولی ضعیف فعلی است.
بنابراین خوب است قبل از حذف صفرهای اضافی موجود در پولی ملی، فکری به حال کاهش نرخ تورم و سود بانکی و نقدینگی کنیم و پس از دستیابی به آرامش دراین شاخصها برای اصلاحات پولی با قدرت و قوت اقدام کنیم.
انتهای پیام