عناوین مهم :
شنبه 08 اردیبهشت 1403 02:39

پایگاه تحلیلی الفباخبر

مرجع اخبار اقتصادی-اجتماعی

ALEFBAKHABAR.com

آخرین عناوین
توافق باشگاه استقلال با اسپانسر همراه اول شایعه ای بیش نبود این ۵ داور لیگ برتری مهمان لیگ یک شدند امضای تفاهمنامه همکاری بانک سینا و هلدینگ برق و انرژی صبا تجلیل بانک صادرات ایران از مقام معلم در 10 مدرسه تهران افتتاح باجه بانکی پارک علم و فناوری با حضور مدیرعامل پست بانک ایران و رئیس پارک فناوری اطلاعات و ارتباطات ۴ هزار میلیارد ریال تسهیلات قرض الحسنه مشاغل خانگی توسط بانک توسعه تعاون پرداخت شد هشدار بانک مرکزی در خصوص صرافی های رمز ارزها اظهارات جنجالی سفیر باکو در اسرائیل وزیر کشور: اولویتی مهم‌تر از انتخابات ۱۴۰۲ وجود ندارد ماجرای عجیب نبود پرچم ایران در مراسم انعقاد قرارداد نفتی با عراق | بخوانید امضای تفاهم‌نامه همکاری شرکت آب منطقه‌ای تهران با اداره کل آموزش و پرورش شهر تهران کارگاه آموزشی ویژه سرگروه های آموزشی و جمعی از دبیران آموزش و پرورش شهر تهران برگزار شد حضور مدیرعامل و معاونان بانک رفاه در بیمه میهن صدور گواهینامه مدیریت ریسک ISO 31000 بیمه تجارت‌نو انتخابات هیئت رئیسه شورای هماهنگی استان بوشهر مسیر شغلی بیمه از نگاه مدیرعامل بیمه تعاون در نشست مدیران بیمه سرمد تأکیدشد؛ ارائه خدمات مطلوب و جلب رضایت مشتریان قیمت خودرو امروز ۲۵ اردیبهشت ۱۴۰۲ / منتظر ریزش قیمت خودرو باشیم؟ + جدول بلاتکلیفی جدید برای متقاضیان خرید خودرو از سامانه یکپارچه
پر بازدید ها
مدیرعامل تامین اجتماعی سن جدید بازنشستگی را اعلام کرد بیشترین دارایی ها از آن کدام بانک هاست؟ مدیرعامل بانک پارسیان خداحافظی کرد بانک‌های چینی به درد سر افتادند مقام حماس: ۳۰ ژنرال و افسر بلندپایه اسرائیلی را در اختیار داریم رفتار دولت با مردم در بحث خودرو توهین آمیز است بیرانوند بازی فینال را از دست داد ۱۲۹۰۰ میلیارد ریال ضمانت نامه توسط شعب بانک توسعه تعاون صادر شد افزایش ۶۵ درصدی درآمد تسهیلات بانک پاسارگاد در فروردین ایران جزو کشورهای برتر در سدسازی است/ تامین ۹۵درصد تجهیزات آب و فاضلاب پیش‌بینی بورس امروز ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳ / بخوانید بررسی عملکرد فروردین ماه بانک تجارت گزینه مدیرعاملی بیمه سینا به نهاد ناظر معرفی شد واکنش شورای رقابت به افزایش 150 میلیونی قیمت پژو پارس آیین واگذاری «استقلال» و «پرسپولیس» برگزار شد

مرد مغرور زنش را در خلوت با جوان هوسران خانه خالی دید | پلیس از بالای دیوار وارد عمل شد


مرد-مغرور-زنش-را-در-خلوت-با-جوان-هوسران-خانه-خالی-دید-پلیس-از-بالای-دیوار-وارد-عمل-شد
الفباخبر - گروه حوادث: ارتباط زن و مرد جوان، منجر به اتفاقات ناگواری شد که خوشی های زن را به تلخکامی مبدل کرد.

به گزارش الفباخبر ، این ها بخشی از اظهارات زن 37 ساله ای است که قرار بود تا ساعتی دیگر به مراجع قضایی معرفی شود. او که دست بند های قانون بر دستانش خودنمایی می کرد درباره سرگذشت خود به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری سجاد مشهد گفت: 14 سال قبل پای سفره عقد نشستم و زندگی مشترکم را با «ارژنگ» آغاز کردم.

او جوانی تحصیل کرده بود و اوضاع مالی خوبی داشت اما از غرور خاصی برخوردار بود و هر ماجرای کم اهمیتی را طوری تفسیر می کرد که انگار به او توهین شده است. خلاصه تنها مشکل زندگی من و ارژنگ نیز به همین غرورهایش گره خورد و مسیر ما را از یکدیگر جدا کرد چرا که چند سال قبل با پول هایی که پس انداز کرده بودم و با کمک مالی پدرم یک دستگاه خودروی ماتیز خریدم و سند آن را به نام خودم ثبت کردم. این رفتار من حساسیت همسرم را برانگیخت و در حالی که از همان ابتدا مخالف خرید خودرو بود دیگر در باره این خودرو هیچ کاری به من نداشت و حتی سوار آن هم نمی شد، اگر تصادف می کردم یا خودرو نقص فنی داشت او باز هم دخالتی نمی کرد و من باید به هر طریق ممکن خودم به تنهایی مشکلاتم را برطرف می کردم.

من هم گاهی نمی توانستم هزینه بیمه خودرو را پرداخت کنم و برای مخارج بنزین دچار مشکل می شدم، با این حال خیلی شوق داشتم رانندگی کنم و از این کار لذت می بردم، در این شرایط حدود یک سال قبل بود که در بزرگراه فجر نتوانستم خودرو را کنترل کنم و به عقب یک دستگاه پراید کوبیدم. راننده آن خودرو جوانی حدود 30 ساله بود و قصد داشت با پلیس تماس بگیرد اما من که می دانستم مقصر صد در صد هستم به او گفتم خسارت خودرواش را می پردازم، «سلمان» هم پذیرفت و من با همسرم تماس گرفتم تا به کمکم بیاید.

با آن که از قبل پاسخ او را می دانستم ولی در شرایط بدی گرفتار شده بودم و چاره ای جز التماس به همسرم نداشتم اما ارژنگ از آن سوی خط گفت: «خودت هر غلطی می خواهی بکن!» و بلافاصله گوشی را قطع کرد. من که دیگر امیدی به هیچ کسی نداشتم مدارک خودرو را به سلمان دادم و شماره تلفنش را گرفتم تا سر فرصت خسارت خودرواش را بپردازم. بعد از چند ماه دو میلیون تومان به حسابش واریز کردم ولی او مدام تماس می گرفت و بقیه خسارتش را طلب می کرد. این تماس ها و پیامک ها به جایی رسید که تقریبا هر روز با یکدیگر ارتباط داشتیم و همین موضوع در حالی منجر به آشنایی بیشتر ما شد که او در جریان زندگی خانوادگی من قرار گرفته بود و می دانست پولی برای پرداخت خسارت خودرواش ندارم. من هم برای آن که او را راضی کنم تا از خیر دریافت بقیه خسارت هایش بگذرد به ناچار حقیقت هایی از رابطه سرد عاطفی خودم با ارژنگ را برایش بازگو می کردم. در همین روزها بود که سلمان از من خواست برای رهایی از این شرایط بیشتر با یکدیگر ارتباط داشته باشیم و این گونه بود که آرام آرام ارتباط ها و دیدارهای پنهانی ما شکل صمیمانه تری به خود گرفت.

سلمان جوانی خوش اخلاق و خوش برخورد بود به طوری که هنگام گفت وگو با او همه تلخکامی هایم را فراموش می کردم. روزها به همین ترتیب سپری می شد تا این که چند ماه قبل همسرم به ارتباط من با یک جوان غریبه مشکوک شد و با عصبانیت مرا از خانه بیرون انداخت. من هم به منزل پدرم رفتم و با بیان این که ارژنگ به من تهمت ناروا می زند همه چیز را انکار کردم، بالاخره با میانجی گری پدرم دوباره به زندگی مشترک با ارژنگ برگشتم اما روابط ما همچنان سرد و بی عاطفه بود. حالا دیگر بی مهری ها نیز برآن افزوده شده بود و تقریبا همه اطرافیانم ماجرای سلمان را فهمیده بودند و حتی فرزندانم با تردید به من می نگریستند ولی من باز هم به انکارهایم ادامه می دادم تا این که دوباره با همسرم بر سر همین موضوع مشاجره کردم و او شب هنگام مرا از خانه بیرون کرد. این بار به منزل خالی از سکنه ای رفتم که پدرم در مشهد خریده بود تا هنگام مسافرت به مشهد سربار بستگان مان نشود.

در آن خانه همه امکانات اولیه زندگی وجود داشت و سلمان نیز اوقات بیکاری اش را نزد من می آمد و تنهایی ام را پر می کرد. من هم دیگر شوهر و فرزندانم را فراموش کرده بودم و سرگرم خوش گذرانی های خودم بودم که ناگهان یک روز شوهرم به همراه چند مرد غریبه از بالای دیوار به داخل حیاط پریدند و من و سلمان را که کنار یکدیگر نشسته بودیم تحویل ماموران پلیس 110 دادند. اکنون نیز در حالی منتظر تعیین تکلیف پرونده ام هستم که خوب می دانم نه تنها در حق خودم بلکه به همه خانواده و فرزندانم نیز جفا کرده و آبروی آن ها را به بازی گرفته ام اما ای کاش همسرم مرا با مهر و محبت و مسئولیت پذیری اش ادب می کرد نه با غرور و تعقیب و مراقبت هایش...

هنوز سخنان بهناز به پایان نرسیده بود که او و سلمان با صدور دستوری از سوی سرهنگ انوریان (رئیس کلانتری سجاد) راهی دادگاه شدند تا قانون درباره اتهام آن ها حکم کند.

ماجرای واقعی با همکاری پلیس پیشگیری خراسان رضوی

منبع: رکنا

انتهای پیام


تاریخ انتشار: چهارشنبه 02 شهریور ماه 1401 - 10:34
نظرات کاربران
بیمه پاسارگاد بیمه کوثر بیمه ملت بانک سپه بانک رفاه بیمه معلم بانک ایران زمین بانک صادرات بنر بیمه دی بانک سینا بانک توسعه تعاون بانک ملی باجت بانک تجارت